چکیده:
با نگاهی کوتاه در ادبیات جدید اقتصادی. به این نکته حائز اهمیت می رسیم که تورم، بیکاری نقش مهمی در عرصه اقتصاد داشته است و در ایران دو معضل بیکاری و تورم همواره باعث به وجود آمدن مشکلات در اقتصاد و جامعه گردیده است. مقاله حاضر به دنبال آن است که به برآورد نرخ بهینه بیکاری و مقایسه آن با نرخ طبیعی پرداخته و سپس نگاهی کوتاه به عملکرد و پیش بینی برنامه سوم توسعه در مورد دستیابی به نرخ بیکاری مطلوب می اندازد. برای این منظور با ارائه یک چهارچوب نظری، به کارگیری منحنی آرمی که نشات گرفته از منحنی لافر استء به برآو رد نرخ بهینه بیکاری 9/6 درصد برای اقتصاد ایران پرداخته است و سپس با استفاده از تحقیقات جرج پری، گوردون با تاکید بر انتظارات قیاسی، نرخ بیکاری طبیعی 6/10درصد برای اقتصاد ایران محاسبه گردید. نتایج کسب شده فرضیه معنی دار بودن اختلاف میان نرخ بیکاری طبیعی، نرخ بهینه بیکاری را تایید می کند و همچنین عملکرد و پیش بینی نرخ بیکاری در اقتصاد کشور در سال های اخیر، در جهت رسیدن به بیکاری بهینه در این تحقیق برآورد زده می شود. آمار، اطلاعات مورد استفاده از منابع آماری معتبر. برای دو ره زمانی 1379- 1350 به دست آمده اند. طبقه بندی JEL: J21، 23 J، 64 J.
In this paper optimum rate of unemployment has been measured and compared it with the natural rate، using the reliable statistical resources during 1972-2001. Results show that، there is a significant difference between optimum and natural rate of unemployment. The optimum rate is estimated using the quadratic regression of the Loafer curve and the simulation model to confirm regression coefficients. The natural rate is estimated by the George Perry & Gordon researches and comparative expectation models. Our conclusion implies that the difference between the optimum and natural rate is due to the misuse of instrumental variables in the model، where as the difference between the natural rate and present rate of unemployment in Iran is the result of surplus supply of labor and the lack of equilibrium in supply & demand of labor. The estimation of unemployment also is done، considering the third development planning to gain an optimum rate in this paper. The simulation results confirm the induced coefficients and studying the inflation unemployment trade off confirms the existence of Phillips curve in Iran.
خلاصه ماشینی:
"با جایگذاری مقادیر 19237GI*=، 1199IP*=، 9852S*=، 8/34INF*= 11378GNP*= که همگی مشتقات مرتبه اول معادله (12) نسبت به متغیرهای GMP،INF,S,IP,GI, هستند و قرار دادن این مقادیر در معادله (12) نرخ برآوردی معادل 9/6 = UN* که نرخ بهینه بیکاری است بهدست میآید و به بیان دیگر اگر در اقتصاد از ابزارهای مخارج عمرانی دولت،سرمایهگذاری بخش خصوصی، پسانداز ملی همچنین نرخ تورم و تولید ناخالص ملی برای برآورد نرخ بیکاری بهینه استفاده شود، نرخی معادل تقریبا 7 درصد برای بیکاری با توجه به بهکارگیری ابزارهای معرفی شده قابل توجیه است و تفاوت این نرخ با نرخ بیکاری موجود در جامعه (که از طرف سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور اعلام میشود) مقدار نرخ بیکاری تحمیل شده در اقتصاد به دلیل عدم به کارگیری مناسب از ابزارهای معرفی شده در مدل و همچنین عدم تعادل در عرضه و تقاضای نیروی کار در جامعه میباشد.
4- تحلیل نتایج علامت ضرایب درجه اول متغیرهای مخارج عمرانی بودجه عمومیدولت و سرمایهگذاری بخش خصوصی، تورم و تولید ناخالص ملی همگی منفی و علامت ضرایب درجه دوم این متغیرها در معادله (12) همگی مثبت هستند که نشان میدهد که فرم درجه دوم هر یک از این متغیرها هم در مدل برآوردی و هم به طور جداگانه دارای نقاط مینیمم است و هرگاه میانگین دوره 30 ساله این متغیرها نسبت به مقادیر GI*، IP*، INF* و GNP* مقایسه شود، بیانگر این مطلب است که میانگین کل دوره هر کدام از این متغیرها همگی کمتر از حد مطلوب برآورد شده و افزایش در مقدار متغیرهای مذکور میتواند در کاهش نرخ بیکاری در اقتصاد ایران تأثیرگذار باشد."