چکیده:
سیس یکدیوان تازه جهانی محیط زیست در بخش(4)بررسی میشود.بخش(5)ویژگیهای خاصی را تشریح میکند که این دیوان تازه باید داشته یا میتواند دارا باشد.در بخش (6) سخن و ارایه پیشنهادات صورت میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"برای نمونه آیا میتوان پذیرفت که هرگاه دولتی تجارت خود را محدود کند بر ضد او در سازمان تجارت جهانی طرح دعوا کنیم،در حالیکه هرگاه دولتی قواعد زیست محیطی را زیر پا گذارد،تابع هیچگونه صلاحیت اجباری نباشد؟اگر این را بپذیریم،آنگاه فرایند سنتی حلوفصل قضایی دولت در برابر دولت باید با حقوق بین المللی محیط زیست نیز هماهنگ شود.
هرچند این قواعد برای نمونه نسبت به قواعد دیوان بین المللی دادگستری(هم در رابطه با طرفهای بالقوه و هم حقیقتیابی)با اجرای حقوق بین المللی محیط زیست سازگارتر است ولی باید دریابیم که چند نهاد دولتی و غیر دولتی مایلند تا خود را در زمره این صلاحیت تخصصی دیوان داوری قرار دهند.
در واقع،اگر دولتها راجع به حمایت از محیط زیست به عنوان مصلحت عمومی (Public Good) نگران هستند،چرا آلودگی شدید را جرمی برای زندانی شدن ندانیم؟اگر کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا رئیسان شرکتهای چند ملیتی را برای نقض قواعد ضد تراست زندانی میکنند،چرا نباید آنها را برای نقض حقوق محیط زیست(به منظور اهداف اجتماعی مهمتری که زندگی سیاره زمین وابسته به آنهاست)زندانی کرد؟ با این همه،اعطای صلاحیت به دیوان بین المللی کیفری برای رسیدگی به جرایم زیستمحیطی میتواند خطرات خاصی را نیز به بار آورد.
عوامل دیگری که سببشده تاکنون شعبه رسیدگی به مسایل زیستمحیطی نتوانسته تصمیمی بگیرد این است که آیینهای این شعبه همسان با آیینهای خود دیوان هستند و همچنین اینکه هفتقاضی که در این شعبه منصوب شدند و به نظر نمیرسد که نسبت به دیگر قضات در حقوق بین المللی محیط زیست متبحرتر باشند."