خلاصه ماشینی:
در همین مورد, اگر یک طرف به حجیت متن در همه امکنه و ازمنه باور داشته باشد و طرف دیگر حجیت آن را منحصر به عصر حضور گوینده متن بداند, طرفین بحث نمی توانند درباره چرایی اظهار نظر و تفسیر متن و یا حتی مخالفت با آن متن بحث کنند, بلکه باید بحث مبنایی داشته باشند و درباره حق اجتهاد و عدم اجتهاد مناظره کنند; به تعبیر دیگر اگر فردی چون خلیفه دوم بر این نظر باشد که اعتبار سخنان پیامبراکرم(ص) در حد اجتهاد و برداشت یک فرد آشنا به زبان قرآن, از قرآن است و افراد دیگر هم می توانند با مراجعه به قرآن استنباطهای خودشان را داشته باشند در این صورت به فردی که با وی یا با مدافع نظر او به مناظره می پردازد نمی تواند به او اشکال بگیرد, زیرا چنین فردی این اجتهاد را حق خود و حق هر کس دیگر می داند, بنابراین او در انجام چنین کار احساس گناه نمی کند, مگر آن که اثبات شود که خلیفه دوم به عدم اجتهاد در برابر سخنان پیامبراکرم(ص) معتقد بود, بنابراین در هر موردی که از این اعتقاد سرباز زده است مرتکب خلاف شده است.
اما آنچه که نقل می کند همه از یک سبک و سیاق برخوردار نیستند, در بعضی از موارد اصلا تأویل و تفسیری خاص در کار نیست, بلکه عملی است که فرد مورد نظر انجام داده است و پس از تحقیق, توبیخی از طرف خداوند نازل شده است; این موارد را نمی توان در مبحث کلی اجتهاد در برابر نص قلمداد کرد, زیرا پیش از فصل مورد نکوهش, نصی در کار نبود, بلکه شخص به انگیزه ای از انگیزه های بشری کاری انجام داده که روا نبود,برای نمونه آنچه که ذیل مورد 77 و 78 آمده و اصل داستان در ذیل تفسیر سوره تحریم مورد اشاره اکثر مفسران شیعه و سنی است یک حرکت و تلاش زنانه است که در بین هووها به وجود می آید و آیه نیز با اشاره به این امر دو تن از زنان پیامبراکرم(ص) را نکوهش کرده است.