چکیده:
اشاره:وجود شر در جهان ما انکارناپذیر است.وحشت وصفناپذیر ناشی از انسانسوزی،گرسنگی طاقتفرسا در کشورهای توسعهنایافته،جنایات خشونتبار در شهرهای بزرگ،فساد سیاسی،رنج نومیدانهای که بیماران لاعلاج متحمل میشوند و... .همه جهانبینیهای بزرگ،اعم از دینی و غیردینی،به وجود شر اذعان کردهاند.شر، ایمان دینی را به مخاطره انداخته است،تا آنجا که هانس کونگ،متأله آلمانی معاصر، این مسأله را«پناهگاه الحاد»خوانده است.با اینحال،شاید بتوانیم شرور را به دو طبقه کلی تقسیم کنیم:شرور اخلاقی و شرور طبیعی.همچنین از مسأله شر دو تقریر عمده به دست دادهاند:مسأله منطقی شر و مسأله شر به مثابه قرنیهای(علیه وجود خدا). میتوان گفت که در جهان جدید به همان میزان که شر فزونی مییابد،گفتوگو میان ادیان نیز رشد دارد.با این تفاسیر،برای بحث پیرامون اکنون و دورنمای این دو عنص رقیب،با ریچارد سوئین برن،فیلسوف دین معاصر انگلیسی،که آبانماه 84 به عوت مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به کشورمان سفر کرده بود، به گفتوگو نشستیم.
خلاصه ماشینی:
"به اعتقاد من،یک دین فقط و فقط در صورتی در این امر کامیاب است که بتواند بخش اعظم نیازهای زیر را برآورده سازد:درک و فهمی ژرف از ماهیت عالم و جایگاه آدمی در آن،هدایت آدمی به شایستهترین طریق زندگی و فرصتی برای اینگونه زیستن،عفو و بخشایش خداوند و آشتی با او به خاطر انجام دادن اعمالی که اخلاقا ناصواب تلقی میشوند و تداوم و تعمیق این بهروزی در زندگی سعادتمندانه اخروی.
باری،اگر کسی دارای عقاید دینی بوده و پذیرفته باشد که تأیید این عقاید از راه شواهد و قرائن امکانپذیر نیست،آیا این امر دلیل بر آن میشود که از واقعگرایی دست بکشد؟ -ممکن است لا اقل واقعگرایان سه پاسخ در سر داشته باشند.
میتوان گفت واقعگرایی تصدیق به (به تصویر صفحه مراجعه شود) این را که حقوق بشر در تمامی فرهنگها قابل اجراست امکانپذیر میسازد،حال آنکه فرد ناواقعگرا یا باید نظریه حقوق موردنظر خویش را برمبنای جوامع با شیوههای مختلف زندگی اظهار کند و یا در غیر این صورت،آنها را فاقد هرگونه اعتبار عینی بداند.
بر طبق این دیدگاه،ممکن است خود را موظف به تساهل نسبت به دیگران بدانیم؛زیرا آنها را به خاطر اینکه عقل خویش را در انتخاب دیدگاهی دینی یا دنیوی درباره زندگی به کار بستهاند قابل احترام میدانیم.
*اما اگر ما از حقیقت متعلق به انسان دفاع نکنیم،اعتقاد و تعهد زندگی او به چیزی، چه ویژگی و امتیازی خواهد داشت؟با قائل شدن به آنچه شما میگویید باز هم به ورطه گپ و گفتهای بیسرانجام نمیافتیم؟ -گفتوگو اساسا در جهت تعمیق ارتباط و شناخت متقابل میان طرفین انجام میشود و نظر بر آن دارد که انسانها به عمق اعتقادات و میراث دینی خود پی ببرند."