خلاصه ماشینی:
"ترکیه برای اینکه بتواند راه اصلاحات و توسعه را بپیماید و عضویت اتحادیهء اروپا را به دست آورد نیاز به فضایی آکنده از آرامش و امنیت چه در داخل و چه در مرزهای خارجی خود دارد و ازهمینرو میکوشد تصویر یک مبلغ صلح در منطقه از خود ترسیم کند و برای رسیدن به این هدف سیاستهایش را نسبت به بسیاری از مباحث و مشکلات منطقهای تغییر داده است.
اشغال عراق و بحران پس از آن این پرسش را برای دولتمردان ترکیه پیش آورده است که با توجه به حضور مستقیم آمریکا در منطقه و در میان نبودن اتحاد جماهیر شوروی بعنوان رقیب سرسخت آمریکا و جهان غرب، آیا ترکیه میتواند همان جایگاه و اهمیت پیشین را در نزد غرب و بویژه آمریکا داشته باشد؟سیاستهای نومحافظهکاران در کاخ سفید در قبال ترکیه پس از اشغال عراق و بیتوجهی آنان به خواستهای آنکارا مایهء نگرانی سیاستمداران ترکیه شده و آنان را بر آن داشته تا علت این بیمهری را دریابند و بار دیگر جایگاه ترکیه را به غربیها گوشزد کنند و خدمات خود را به یادشان آورند.
برخی از نظریهپردازان و سیاستمداران کهنهکار آمریکایی به سیاستهای دولت بوش در برابر ترکیه و بیتوجهی به این کشور انتقاد دارند و از اینکه دولت آمریکا همپیمان با اهمیت خود در ناتو در خاورمیانه را مورد بیمهری قرار داده است احساس نگرانی میکنند.
به هررو ترکیه میکوشد با یادآوری خدماتی که در دوران جنگ سرد و حتی پس از آن به دوستان غربی خود بویژه آمریکا کرده است و نیز اهمیتی که در خاورمیانه دارد و عضویتش در ناتو،دولتهای غربی را متقاعد سازد که برای این کشور ارزش و بهایی بیشتر قائل شوند."