خلاصه ماشینی:
"این دگرگونیها باعث شد که از یک سو فرایند گزینش نامزد بسیار طولانی شود1و از سوی دیگر نقش رأیدهندگان لیبرال در حزب دموکرات افزایش یابد؛زیرا بیشتر رأیدهندگانی که در انجمنهای حزبی شرکت میکنند و به نامزد مورد علاقهء خود رأی میدهند،بسیار فعالند،به مسائل سیاسی و موضوعات مطرح توجه فراوان دارند و به جناح لیبرال حزب وابستهاند.
8 خطای استراتژیک هیلاری کلینتون از جهت نادیده انگاشتن اهمیت انجمنهای حزبی در تعیین پیروز نهایی و تأکید فزایندهء او بر اعتبار و ارزش انتخابات مقدماتی، شرایط را به گونهای رقم زد که او با وجود پیروزی در بزرگترین ایالتها،نتوانست نمایندگان حزبی لازم را به دست آورد،او که پیش از آغاز رسمی مبارزات درون حزبی،نامزد بیچون و چرای حزب دموکرات شناخته میشد،بزرگترین فرصت را که بعنوان نخستین زن، نامزد ریاست جمهوری از یکی از دو حزب مهم آمریکا باشد،از کف داد.
گروههای کلیدی برای پیروزی ماهیت رأیدهندگان به هیلاری کلینتون و باراک اوباما نشان از این دارد که هرچند روشهای حاکم بر فرایند انتخابات در درون حزب دموکرات راه پیروزی نامزد سیاه پوست را هموار ساخته است،ترکیب اقتصادی و اجتماعی پایگاه حزب و گروههای سازندهء آن این احتمال را افزایش میدهد که در سالی که دموکراتها باید به آسانی بتوانند به کاخ سفید راه یابند،از این هدف باز مانند.
اینکه هیلاری کلینتون نزدیک به 81 میلیون رأیدهنده را به خود جذب کرد،اینکه توانست در بزرگترین ایالتها که برای پیروزی حزب دموکرات اهمیت دارد برنده شود،از همه مهمتر ترکیب رأیدهندگان به باراک اوباما، تا اندازهء زیادی میتواند روشن کند که چرا نامزد دموکرات،با برخورداری از شرایط مساعد،باز در برابر نامزد جمهوریخواه چنین ناتوان و آسیبپذیر است."