خلاصه ماشینی:
"اما اینکه چگونه اخلاق مدنی و صنفی همراه با گسترش تقسیم کار و تمایز حوزههای حیات اجتماعی قادر هستند خودخواهیهای فردی و زیادتطلبیهای گروهی و صنفی و حزبی را مهار کنند، امری است که نه از لحاظ نظری مبنای مستحکمی دارد و نه در واقعیت زندگی جاری در جوامع صنعتی غربی جریان دارد.
اخلاقی که به تعبیر دروکیم تعارض بین جسم و جان را تعادل بخشد و اختلاف بین فرد و جامعه را به سر انگشت تدبیر حل کند و در عصر گسترش تمایزات و توسعهء تقسیم کار و بسط تفاوتهای فردی و نابرابریهای گروهی و طبقاتی همه را به تسلیم و اطاعت در برابر مصلحت جمعی فراهواند،چنین اخلاقی و چنین شربت شفابخشی چگونه از ذات جامعه میجوشد و حیات جمعی را در عین تمایزات به انسجام و هماهنگی میکشاند؟بر اساس چه مبنایی اصناف برتر و گروههای برخوردارتر و اشخاص متنفذتر به خواستهای عمومی گردن نهند و منافع خود را فدای مصالح عمومی کنند؟ در واقعیت امر با مروری گذرا بر روابط انسانی درون کشورهای صنعتی و غرب در مییابیم که تبعیض و نابرابری به نحو بارزی در تار و پود جامعهء سرمایهداری و بورکراتیک جدید ریشه دوانده است.
اینکه راه حلهای خوشبینانهء پارسنز تا چه میزان در واقعیت زندگی امروزی جهان متجدد تحقق یافتهء امری نیست که به کاوشهای زیادی نیاز داشته باشد،چگونه میتوان در متن فرهنگ غری در حوزهء ارزشها به وفاق و یا برتری ارزش آزادی بر برابری رفاه بر اخلاق،یا سعادت فردی بر قدرت جمعی حکم کرد؟در عرضهء عمل نیز تقدیر اقتصاد بر تدبیر فرهنگ فائق آمده و سلطهء بوروکراسی تا مغز استخوان دموکراسی رسوخ کرده است.
Durkheim,Emile,The Division of Labor in Society,(New York:Free Press."