خلاصه ماشینی:
"»(1978/9/28) در چنین وضعیت حساسی که در آن مرگیک مسلمان توسط مسلمان دیگر به وسیلۀ یکاسطوره "otim onu noc otsopsir e" پاسخ دادهمیشود،فوکو این سؤال را مطرح میکند که چراارتش ایران در زمان ناآرامیهای عمومیهیچگونه قدرت دخالت سیاسی ندارد؟البتهمسائل متعدد تاریخی،جغرافیایی و عقیدتیمرتبط با این سؤال وجود دارد و فوکو برخی ازآنها را مطرح مینماید؛اول اینکه ارتش فاقدیک سیستم منسجم است،چرا که از چهارمجموعۀ متفاوت تشکیل شده که هریک از آنهاجداگانه از شاه اطاعت مینمایند.
میتوان این سؤال را مطرح نمود که آیا فوکو میتوانداین مفهوم،یعنی مفهوم گمشدۀ غربشناسان را بازسازینماید که احتمالا ممکن است در تعارض اساسی بامفاهیمی نبوده باشد که در مقابل استفاده از این نمادهامقاومت کردند؟آیا نمیتوان گفت اصلا چنین مفهومیبرای اثبات وجود ندارد؟به عبارت بهتر آیا میتوان گفتکه جدای از واقعیت خود اقدام،این قیام مردمی حتی دراذهان کسانی که در آن شرکت داشتهاند نامفهوم بودهاست؟با توجه به آنچه ما این روزها در شرق اروپا شاهدبودهایم،میتوان گفت که دلیل،مفهوم و نتایج حرکتهایمردمی از نوع جدید،متشکل از چیزی جز اجرایخواست آنها نیست.
ارزیابی فوکو از رویدادهای سال 1978 تفسیر جدیدی رااز مفهوم«ارادۀ جمعی»طلب میکند،البته نه به عنوانیک نظریۀ انتزاعی از دولت و سیاستهای مشروع نظیرچیزی که نظریۀ فرانسوی از زمان روسو به سوی آنحرکت است،بلکه به عنوان یک نظریۀ زنده در همانمفهوم ارادۀ سیاسی غریزی و واسطهای که مردم بهصورت جمعی در رفتارها و احساسات روزمره خود بیانمیکنند که مسلما دورکهایم قبلا در مورد آنها یک نظریۀابهامآمیز ارائه کرده بود."