خلاصه ماشینی:
"نکتهء مهم در اینجا توجه به این مطلب است که تفهم نزد هیدگر در درجهء اول متضمن آن کسی است که میفهمد،یعنی به واسطهء پیشیابی،22ساختار موجودی را که مورد مواجهه قرار گرفته است میفهمد و در مرتبهء دوم متضمن آن است که در خلال مواجهه،آنچه پیشیابی شده است،به صراحت بر اساس طرح از پیش تعیین شده، آنگونه که توسط بنای قبلی خود دازاین دیکته شده است،حاصل میشود.
تفهم اولیه که به طور غیر قابل انفکاک با حال مرتبط است،همیشه دارای ویژگی تلقی پیشیاب و تفسیری است که در آن آدمی خود را به عنوان توانایی-بر-بودن به روشهای مختلفی که برای او ممکن است، آشکار میکند،روشهایی که امکانات مختلف در آن مطابق است با اهتمام به ابزار،اشیاء،آثار،سایر انسانها،یا عالم.
بعد از این عبارت ادامه میدهد:«اما آیا در چنین وظیفهای دوری آشار وجود ندارد؟اگر باید ابتدا یک شیء را بر حسب وجودش تعریف کنیم و پرسش از وجود را نیز تنها بر این مبنا تنظیم کنیم،این کار جز وارد شدن در کی دور چیست؟» هیدگر در ابتدا خاطر نشان میکند که اصلا در صورتبندی منظور اصلی او آن چنان که آن را توصیف کرده است،دوری وجود ندارد.
به عکس،«این پیش فرض14 دارای ویژگی طرح افکندن تفهمی است»و این طرح افکندن تفسیری را ممکن میسازد که اجازه میدهد«آنچه باید تفسیر شود، برای اولینبار خود را به درون واژهها بکشد،به گونهای که بتواند از جانب خود معلوم کند که آیا به عنوان موجودی که هست،واجد حالت وجود آن گونه که در طرح منکشف شدهاست تا آنجا که به جنبههای صوری آن مربوط میشود،هست یا نه."