خلاصه ماشینی:
"گروههای فروملی(فرعملی)1که طبیعت یا فعلیت غیروابسته به دولت را دارند(برای نمونه احزاب و دستههایی که در اپوزیسیون یک دولت قرار میگیرند و یا گروههای نژادی مهاجر)و با ابراز عقاید سیاسی و اجتماعی و حتی جهانی خود در روابط بینالملل تأثیرگذار هستند پس از یازدهم سپتامبر نه تنها به این سبب که در سیاستهای داخلی و بینالمللی دولتها حلقههای رابط مهمیاند بلکه بیش از هر چیز به دلیل هویت معارضهجویانه آنها در برابر دولتها اهمیت غیرقابل مقایسهای در دانش روابط بینالملل یافتهاند.
وجود این دولتها که قدرت آنها در لایههای پایین اجتماعی مسدود و یا ضعیف مینماید و سنتهای قبیلهای و روستایی همچنان پابرجاست خودبهخود بستر مناسبی برای پیدایش ضددولتها میشود،بستری که از یک سو با علایم بیثباتی سیاسی و از سوی دیگر با افزایش قدرت بخشهای غیرسیاسی دولت شناخته میشود.
ما حتی در وضعیت جهانی شدن به جای اصطلاح بینظمی و هرجومرج توصیف«ضددولت»را قابل توجیه میدانیم زیرا هرجومرج هنگامی معنا دارد که دولتی به عنوان آتوریته عالی وجود داشته باشد و خروج از آن به مثابه هرجومرج و آشوب ملاحظه شود،در حالی که در نظام بینالملل و در وضعیت جهانیشدن هنوز هیچ دولتی به عنوان«برتر دولت»1قابل تشخیص نیست تا مخالفت با اقتدار آن به مثابه هرجومرج شناخته شود.
از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که ضددولت با رخنه در نظامهای اطلاعاتی و به اصطلاح با جنگ اطلاعاتی بتواند به سیستم استفاده از ارتعاش ناشی از انفجارهای الکترومغناطیسی که مدارها را نابود میکند دست باید و برتریهای متعارف دولتها را با چالش مواجه سازد.
Rosenau,ed International Politics and Foreign Policy:A Reader in Research and Theory,New York,Free Press,1969,pp."