چکیده:
جهانی شدن پیامدهای مثبت و منفی مهمی برای ابعاد گوناگون امنیت انسانی اعم از امنیت نظامی،بومشناختی،اقتصادی،فرهنگی و روانشناختی داشته است.در عین حال مقاله حاضر مدعی است که پیامدهای منفی،عمدتا نه ناشی از ماهیت روند جهانی شدن بلکه بیشتر مت.ثر از تفاسیر و قرائتهای نئولیبرال از فرآیند مذکور است. جهانی شدن از یک سو به کاهش جنگها و درگیریهای نظامی،افزایش پیشرفتهای مادی،افزایش نسبی رفاه و اشتغال و رشد یکپارچگیهای گوناگون منجر شده و از دیگر سوی،گسترش تکنولوژی نظامی ویرانگر،تخریب فزاینده محیط زیست،بیثباتی مالی،انحطاط فرهنگی و کاهش انسجام اجتماعی را در پی داشته است. به بیان دیگر در اثر روند یادشده شیوههای فرادولتی نظارت و تأمین حفظ محیط زیست افزایش یافتهاند اما سزوکارهای اقتصادی جهانیشده به شدت آلودهکننده محیط زیست هستند.همچنانکه سرمایهداری جهانی به افزایش سریعتر رفاه در جوامع صنعتی کمک کرده اما تنها معدودی از کشورها وضعیتی مشابه جوامع یادشده دارند و رژیمهای تجارت جهانی،آسیبهای بسیاری را متوجه کشورهای فقیر کردهاند.از سوی دیگر شرکتها و صنایع جهانی میلیونها شغل جدید را به وجود آوردهاند اما انتقال گروهی نیروی کار موجب از دست دادن شغل و هراس از ناامنی شغلی شده است.بنابراین در مجموع میتوان گفت روایتهای نئولیبرال و راست جدید از فرآیند جهانی شدن،وجوه امنیتزای آن را تحت تاثیر قرار داده و بر ناامنیهای ناشی از این روند افزوده است.
Globalization has brought about significant positive and negative consequences for the human security including military، ecological، economic، cultural and psychological security. This article argues that the negative consequences mainly arise from the neo-liberal interpretations and accounts of the phenomenon rather than from the nature of globalization process.
Globalization on the one hand، has resulted in the reduction of wars and military hostilities، increased material advancements، heightened relative welfare and employment، and the growth of diverse convergences، and on the other has caused the proliferation of destructive military technology، growing depletion of the environment، financial instability، cultural degeneration، and diluted social cohesion.
In other words، as a result of the process in question، there has been an increase in the non-state supervision over and ensuring the protection of the environment، but the globalized economic mechanisms are highly polluting the environment. As the world capitalism has contributed to the more rapid improvement of welfare in the industrialized countries، but just a few countries enjoy a condition like that of the said countries، and world trade regimes have inflicted much harm on the poor countries. On the other side، worldwide companies and industries have created millions of job opportunities، but the mass transfer of workforce has led to the loss of jobs and fear of occupational insecurity. Therefore، it can be overall suggested that the neo-liberal and new right versions of the globalization phenomenon have affected its security-building aspects and have exacerbated the insecurities stemming from this process.
خلاصه ماشینی:
جهانی شدن از یک سو به کاهش جنگها و درگیریهای نظامی،افزایش پیشرفتهای مادی،افزایش نسبی رفاه و اشتغال و رشد یکپارچگیهای گوناگون منجر شده و از دیگر سوی،گسترش تکنولوژی نظامی ویرانگر،تخریب فزاینده محیط زیست،بیثباتی مالی،انحطاط فرهنگی و کاهش انسجام اجتماعی را در پی داشته است.
بنابراین سؤال این است که جهانی شدن چگونه و با چه شیوههایی میتواند امنیت را افزایش یا کاهش دهد و اینکه ایا ما منافع بالقوه را بیشینه کرده و تهدیدهای احتمالی را به حد اقل رساندهایم؟ بحث ذیل،ابعاد گوناگون امنیت نظامی،محیطی،اقتصادی،روانشناختی و فرهنگی را بررسی میکند.
صلح به نظر میرسد جهانی شدن میتواند از جنگ و کشمکش مسلحانه بین دولتها در جهت تصاحب سرزمینها و قلمرو کشورها بکاهد،[ولی با این وجود جهانی شدن] برای بیشتر ملاحظات و منافع فراقلمروگرایی هدف چندانی را تامین نمیکند.
برای مثال ضمایم گزارش توسعه انسانی سازمان ملل گویای آن است که نسبت جمعیت جهان که در فقر به سر میبرند به کمتر از نصف آن در فاصله بین سالهای 0691 تا 2991 کاهش یافته است.
01 برخی از این کاهش فقر ممکن است تا حدی به جهانی شدن مربوط باشد.
91 بحران بدهیها در زمینه طرحهای جهانی در حوزه کشورهای جنوب،تلاشهای به عملآمده برای کاهش فقر در بسیاری از این کشورها را از اوایل دهه 0891 به شدت ناکام گذاشته است.
تاثیر نیروهای بلقوهء موجود در روابط جهانی در جهت کاهش فقر نیز دور از انتظار بوده و از برخی جهات حلقههای فراقلمروگرایی به بدبختی بسیاری از مردم فقیر منجر شده است.