چکیده:
<P>بازشناسی چهره به عنوان الگویی از رشد مهارتهای ادراکی مورد توجه خاص پژوهشگران میباشد. چهرهها مهمترین محرکهای بصری را در روابط انسانی فراهم میکنند.از طریق چهره،هویت و هیجانات افراد و نیز سن و جنسیت آنها درک میشود.لذا رشد و توانایی برای خواندن چهرهها و شناسایی افراد براساس چهره،به عنوان مهارتهای شناختی،جنبهای اساسی از رشد شناختی و اجتماعی تلقی میگردد.تحقیقات نشان دادهاند که خردسالان در مقایسه با بزرگسالان در رمزگذاری و بازشناسی چهره مشکل دارند.اینکه دشواری خردسالان در بازشناسی چهرهها،به خاطر کمبود تجربه در مواجه با چهرههاست یا اینکه سطح پایین مهارتهای پردازش اطلاعات آنها باعث عملکرد ضعیف آنها میباشد مورد بحث میباشد.پژوهش حاضر با سنجش مهارتهای بازشناسی چهره بر روی نمونهی ایرانی،تلاش دارد رشد مهارت بازشناسی چهرهها ناآشنا،همگانی بودن و نقش تجربه در رشد توانایی بازشناسی چهره را بررسی نماید.شرکتکنندگان شامل سه گروه 22 نفره از کودکان 5 ساله،9 ساله و بزرگسالان بودند که به تکالیف بازشناسی چهره در سه حالت چهره کامل،چهره داخلی و چهره بیرونی پاسخ دادند.نتایج نشان داد که در هر سه نوع از تکلیف،با افزایش سن،صحت و سرعت پاسخدهی افزایش مییابد.پژوهش اخیر همخوان با نتایج قبلی،ضمن تاکید بر وجود فرایند رشد در بازشناسی چهره،نشان داد که با افزایش سن عملکرد کودکان در هر سه تکلیف بازشناسی چهره کامل،چهره داخلی و چهره بیرونی بهبود مییابد.نتایج تحقیق از یک طف تاییدکننده رویکرد همگانی بودن فرایند رشد بازشناسی چهره است که در همهی جوامع و فرهنگها تحقق مییابد و از طرفی دیگر بیانگر نقش تجربه در فراگیری جنبههای تمیزهدهنده چهرههای انسانی است.</P>
خلاصه ماشینی:
پژوهش اخیر همخوان با نتایج قبلی،ضمن تاکید بر وجود فرایند رشد در بازشناسی چهره،نشان داد که با افزایش سن عملکرد کودکان در هر سه تکلیف بازشناسی چهره کامل،چهره داخلی و چهره بیرونی بهبود مییابد.
رشد و توانایی برای خواندن چهرهها و شناسایی افراد براساس چهره به عنوان مهارتی شناختی،جنبهای اساسی از رشد شناختی و اجتماعی است براساس یافتههای تحقیقات موجود،شیوهای که براساس آن افراد مورد بازشناسی قرار میگیرند با افزایش سن تغییر میکند.
این سؤال مطرح است که آیا کودکانی که در جوامع اسلامی زندگی میکنند و طبیعات خانمها را بیشتر در پوشش حجاب میبینند همان الگوی زمانی را در بازشناسی چهرهها(توجه اولیه به مشخصههای بیرونی چهرهها و تغییر آن به مشخصههای داخلی چهره در حدود (1) Campbell (2) Tuck (3) Modukle یک سیستم پردازش اطلاعات که به یرون از خودش دسترسی ندارد و پس از دریافت محرک خاص و پردازش در درون هسته،به بازنمایی خاصی میانجامد.
پژوهش حاضر،با هدف بررسی الگوی تحول توانایی بازشناسی چهره کودکان و بزرگسالان ایرانی صورت گرفته تا فرضیه تاثیر احتمالی تجربههای اجتماعی-فرهنگی بر عملکرد افراد در آزمون بازشناسی چهرههای«ناآشنا»را مورد بررسی قرار دهد.
به اعتقاد وانت و هممکاران(3002)این امر نشان دهنده نقش تجربه در پردازش مشخصههای داخلی چهره میباشد که به صورتی کند و تدریجی توانایی پرداختن به مشخصههای داخلی چهره(و در واقع درک بهتر تمایزات انسانها)را در کودکان افزایش میدهد.
در مجموع،پژوهش اخیر همخوان با نتایج قلبی،ضمن تأکید بر وجود فرایند رشد در بازشناسی چهره،نشان داد که با افزایش سن عملکرد کودکان در هر سه حالت بازشناسی چهره کامل،مشخصههای داخلی چهره و مشخصههای بیرونی چهره بهبود مییابد.