خلاصه ماشینی:
"آیا مسیری که پیموده شده مسیری بیعی است؟و آنچه امروز شاهد هستیم نتیجه منطقی یک روند است یا آنکه اتفاقاتی برخلاف روند طبیعی تحولات باعث شده تا نگاه بدبینانه به محی و منطقه جایگزین نگاههای آرمانگرایانه بشود؟ حضار گرامی «امروزه مهمترین تهدیدات منطقه:تروریسم،تجارت مواد مخدر و دخالت قدرتهای فرامنطقهای به شمار میروند و هیچ شک و تردیدی در این واقعیت نیست که تروریسم تهدیدی بزرگ علیه جامعه بشری و روابط بین الملل کنونی است ولی این سئوال نیز مطرح است که چه اتفاقی افتاد که جهان پس از جنگ سرد که در مسیر جهانی بدون دشمن کمونیستی در حرکت بود ناگهان دشمنی به نام تروریسم را جایگزین کمونیسم مود و اگر در دوران جنگ سرد نبرد بیپایان علیه کمونیسم آرمان نهایی جهان آزاد تلقی میشد چه اتفاقی میافتاد که آرمان نهایی جهان نبرد بیپایان علیه تروریسم اعلام گردید؟آیا تروریسم ناگهان آفریده شد تا جهان را به چالش بکشد و یا اینکه تروریسم خود ناشی از رفتارهای غیرمنطقی و دوگانه مدعیان آزادی است؟ آیا میتوان منکر این واقعیت شد که اگر بنیادهای روابط بین الملل و رفتارهای سیاسی کشورها بر عدالت و انصاف استوار میگشت امروز بسیاری از موارد خشونت و ترور را شاهد نبودیم؟ چگونه میتوان تروریستها را به تروریستهای خوب و بد تقسیم کرد و تا زمانی که تروریستها در جهت منافع قدرتهای بزرگ باشند اجازه داد آنها به رفتارهای خشونتآمیز خود ادامه دهند؟و چگونه میشود در سرزمینی اشغال شده صحبت از مبارزه با خشونت و ترور کرد؟ متأسفانه جهان امروز در مبارزه با تروریسم فقط با معلول مبارزه میکند و به علتها توجه ندارد و شاخهها را میشکند بدون اینکه ریشهها را بخشکاند و تا زمانی که رفتاری عدالتمحور در روابط بین المللی حاکم نشود و خشونت و ترور در هر جا و توسط هرکس با یک منطق واحد محکوم نشود تروریسم ریشهکن نخواهد شد هرچند هزاران تروریست کشته شوند."