چکیده:
با فروپاشی روسیه شوری، جهان با شرایط جدیدی مواجه شد که ناشی از برهم خوردن تعادل و حذف یک ابرقدرت از صحنه رقابت های جهانی و ظهور ایالات متحده به عنوان تنها ابرقدرت در جهان بود. بدیهی است از آن جا که قدرت، ذاتی روسیه است، طبیعی است که بکوشد تا قدرت از دست رفته را بازیابد و این خلا غیرقابل تحمل را پر کند. شکل گیری سازمان همکاری شانگهای عامل بالقوه یی برای پر کردن این خلا است...
خلاصه ماشینی:
"موقعیت ژئوپلیتیکی و نزدیکی نسبی این سه کشور و دیگر اعضای سازمان همکاری شانگهای و واقع شدن آنها در منطقه اوراسیا و آسیای مرکزی و نیز همجواری با منابع انرژی منطقه قفقاز،در کنار درک این واقعیت که در صورت استقرار کامل نظام تکقطبی و تبدیل«لحظه تکقطبی آمریکایی»به«دوران تکقطبی»،عاقبت این امر که دامنگیر تمامی اعضای این سازمان و بخصوص کشورهای برتر آن خواهد شد؛آنها را جهت یافتن جایگاه شایستهتری برای خود و این سازمان در نظام بینالملل در حال شکلگیری،به تکاپو انداخته است در حقیقت پیمان منطقهیی شانگهای که دو کشور بزرگ منطقه شامل چین و روسیه از مؤسسین و جمهوری اسلامی ایران و هند نیز از اعضای ناظر آن هستند دریچهیی است برای آزادی عمل بیشتر اعضای آن در نظام بینالملل و گام برداشتن جهت احیای ابرقدرتی شرق و مقابله با توسعهطلبی ایالات متحده بویژه در ناحیه حساس و استراتژیک آسیای مرکزی و قفقاز.
در این میان،دولتمردان هندی نیز با اینکه آمریکا را از لحاظ نظامی در آینده قابل پیشبینی،تهدیدی برای این کشور به حساب نمیآورند،اما در عین حال همگی متفقالقولاند که ایالات متحده یک تهدید دیپلماتیک برای هند به شمار میرود و سیاستهای جهانی و منطقهای آمریکا به اشکال مختلف در تضاد با اولویتهای راهبردی هند است و نظر به برتری قدرت آمریکا بر سایر قدرتها؛مدیریت این تضادها یک چالش جدی برای سیاست خارجی و امنیتی هند محسوب میگردد(صدوقی 3831:88 و 52-42)؛درک چنین واقعیتی از سوی سیاستگذاران هندی در کنار همتایان ایشان در کشورهای چین و روسیه باعث میگردد تا آنها انگیزه لازم جهت مبارزه با راهبرد تکقطبی ایالات متحده و تلاش جهت ایجاد بلوکی قدرتمند در نظام بینالملل و برافراشتن نظام چند قطبی قدرت را داشته باشد."