چکیده:
جرم قتل عمد از جرائم مقید است که در آن حصول نتیجه علاوه بر قصد فعل و قصد نتیجه حصول نتیجه نیز شرط است.در جرم قتل عمدی با کار نوعا کشنده صرف انجام کار نوعا کشنده کافیست و نیازی به اثبات قصد نتیجه از سوی مدعی نیست.کسیکه قصد کار نوعا کشنده را دارد به تبع آن قصد قتل نیز دارد،از این لحاظ این جرم ماهیتا قتل عمد است،زیرا که متهم در واقع هر دو قصد را دارد.اول؛قصد کار نوعا کشنده که باید توسط مدعی اثبات گردد. دوم؛قصد نتیجه که برخلاف قصد قبلی مدعی بینیاز از اثبات آن است،حتی به متهم هم فرصت داده نمیشود که نداشتن یا فقدان قصد نتیجه را اثبات نماید.به عبارت دیگر،قصد نتیجه با اثبات و احراز قصد کار نوعا کشنده،واقعیتی انکارناپذیر و غیر قابل رد است.
خلاصه ماشینی:
"قانون مجازات اسلامی در بند«ب»ماده 206 در بیان این نوع از قتل عمدی چنین مقرر داشته است:"مواردی که قاتل عمدا کاری انجام دهد که نوعا کشنده باشد هرچند قصد قتل نداشته باشد".
در جرم قتل عمد با کار نوعا کشنده نیز قاتل باید علم داشته باشد که عمل ارتکابی وی نوعا کشنده است،لذا در موردی که جانی کاری را انجام میدهد که نوعا کشنده است ولی علم به کشنده بودن آن نداشته است،نمیتوان آن را با بند ب ماده 206 ق.
سوال اینجاست که ماهیت قتلهای ارتکابی چیست؟ در مورد مثال اول که شخصی قصد تیراندازی به پای مجنی علیه را دارد ولی تیر به قلب وی اصابت می کند،بعضی از حقوقدانان معتقدند:در صورتی که فعل نوعا کشنده برای قتل دیگری وسیله یا آلت قتاله باشد،گرچه فاعل قصد قتل هم نداشته باشد،عمل قتل عمدی محسوب میگردد.
دوم آنکه شخص مرتکب اصلا قصد کار نوعا کشنده را نسبت به مجنی علیه نداشته است،پس چگونه میتواند نسبت به وی قصد قتل داشته باشد؟سوم آنکه ماده 296 قانون مجازات اسلامی مقرر می دارد:در مواردی که کسی قصد تیراندازی به کسی یا شیئی یا حیوانی را داشته و تیر او به انسان بیگناه دیگری اصابت کند عمل او خطای محض محسوب میشود.
1 (1)-ماده 171 قانون مجازات عمومی سابق مقرر میداشت هرکس عمدا به دیگری جرح یا ضربتی وارد آورد که منتهی به فوت مجنی علیه گردد بدون اینکه قصد کشتن داشته باشد به حبس با اعمال شاقه از 3 تا 10 سال محکوم خواهد شد مشروط بر اینکه آلتی که استعمال شده است قتاله نباشد و اگر آلت قتاله باشد مرتکب در حکم قائل عمدی است."