چکیده:
«تاریخچهء تحول مطبوعات در ایران،نشانگر این واقعیت است که افزون بر دشواریهای سیاسی و اجتماعی،عوامل ساختاری،مدیریتی،سازمانی و نبود و یا کمبود نیروی متخصص نیز به مثابهء دیگر عوامل بازدارنده،همانند اختناق،زور و سانسور،رشد مطبوعات در ایران را با کندی روبهرو»ساخته است. این عوامل و دیگر عوامل داخلی و خارجی در تحقیق نسبتا مفصلی با عنوان «عوامل بازدارنده در رشد مطبوعات»مورد بررسی قرار گرفته است که چکیدهء آن را در پی میخوانید.
خلاصه ماشینی:
"ولی با اوجگیری جنبش مردمی در انقلاب مشروطیت،روزنامهها نیز تحول و تکوین یافتند و به تدریج،به جایگاه بایستهء خود دست یازیدند؛ روزنامهنگاران و نویسندگان در جریان مبارزات ملی بخوبی درخشیدند و در جایگاه اجتماعی و سیاسی مطبوعات، نقش کارسازی را ایفا کردند،اما ناسازگاری حاکمان با روند پیشرفت جامعه و اعمال سانسور و اختناق،این فرصت را به مطبوعات ایران نداد که به ترمیم بنیاد رسالت خود بپردازد.
این وضع از نظر سازماندهی تا دورهء رضا خان ادامه داشت و در این دوره با وجود اختناق و فشار رژیم جبار سلطنتی، روزنامهها به ساختار درونی خود توجه کردند ولی تلاش برای تربیت روزنامهنویس و آموزش روزنامهنگار همگام با شکلگیری مبارزات ملی صورت نگرفت و این وضع، همچنان ادامه داشت تا سال 0331 شمسی که دانشگاه تهران با همکاری اداره اطلاعات امریکا در ایران،نخستین کلاسهای روزنامهنگاری را در تهران برپا کرد و بدینترتیب،نخستین سنگ بنای آموزش روزنامهنگاری گذاشته شد.
بر همین اساس،ایجاد خبرگزاری در کشورهای غیر متعهد برای پایان دادن به امپریالیزم خبری و فرهنگی ضروری است؛ در این راه باید اقدامات اساسی صورت گیرد که بیتردید،چهرهء جهان و داوری ملتها تغییر خواهد کرد و در غیر این صورت، انحصار خبر در دست غیر باقی میماند و ملتهای دیگر همچنان اسیر برداشتهای حسابشدهء آنان خواهند بود.
عدم آموزش فرهنگ مقاومت و برخوردار نبودن مدیران مطبوعات و کادر تحریریه از غنای آموزش،نبود سازمان مدافع حقوق روزنامهنگاران و تأمینکنندهء امنیت شغلی آنان،وچود سانسور و عدم آزادی،امکانات مالی ناکافی،ترس از تکفیر و پایان دادن به هیاهو و هرجومرج،عدم اعتماد ستمدیدگان به آنچه نوشته میشد، شرایط خاص جامعه،فراوانی نشریات بیهویت و بیریشه،نبود توان کافی برای مبارزه،همگی از عوامل بازدارندهء رشد مطبوعات ایران بوده است."