چکیده:
هدف،پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی گروه درمانگری عقلانی- هیجانی-رفتاری و روان نمایشگری در تغییر سبکهای ابراز هیجان مراجعان مراکز مشاوره بهزیستی شهر تهران بود.بدین منظور 63 نفر از مراجعان داوطلب بهطور هدفمند انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند.اعضای گروهها به وسیله پرسشنامههای ابرازگری هیجانی و دوسوگرایی در ابراز هیجان (کینگ و امونز،0991)و پرسشنامه مهار هیجانی(راجر و نجاریان، 9891)قبل و بعد از 21 جلسه مشاوره گروهی مورد سنجش قرار گرفتند.نتایج بیانگر آن بود که هر دو روش گروه درمانگری عقلانی- هیجانی-رفتاری و رواننمایشگری در افزایش ابرازگری هیجانی و کاهش بازداری و دوسوگرایی هیجانی مراجعان اثربخش بودند.همچنین مشخص شد که رواننمایشگری از گروه درمانگری عقلانی-هیجانی- رفتاری در افزایش ابرازگری هیجانی مؤثر بود.
خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر با بررسی پژوهشهای انجام شده در مورد اثربخشی روشهای مشاوره و رواندرمانگری فردی و گروهی در دو رویآورد عقلانی-هیجانی- رفتاری و رواننمایشگری میتوان دریافت که در این زمینه نیز پژوهشی که بهطور مستقیم به بررسی اثربخشی این دو رویآورد در رابطه با شیوههای ابرازگری هیجان پرداخته باشد وجود ندارد.
لذا با توجه به اهمیت تأثیر شیوههای ابراز هیجان در سلامت و بهداشت روانی افراد و لزوم به کارگیری روشها و مداخلههای ثمربخش در جهت افزایش ابرازگری هیجانی و کاهش بازداری هیجانی مراجعان،در این پژوهش به مقایسه اثربخشی دو روش گروه درمانگری عقلانی-هیجانی-رفتاری و رواننمایشگری در تغییر شیوههای ابرازگری هیجانی، دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی و بازداری هیجانی به عنوان شیوههای ابراز هیجان مراجعان پرداخته شده است.
جدول 2:نتایج تحلیل کوواریانس تأثیر روشهای درمانگری بر شیوههای ابراز هیجان در مرحله پسآزمون (به تصویر صفحه مراجعه شود) با مراجعه به جدول 1 نیز میتوان مشاهده کرد که میانگین نمره پسآزمون بازداری و دوسوگرایی هیجانی در گروه عقلانی-هیجانی-رفتاری و رواننمایشگری کمتر از گروه گواه است.
با توجه به موارد مذکور میتوان تبیین کرد که روش گروه درمانگری عقلانی-هیجانی-رفتاری با به کارگیری ترکیبی از فنون شناختی و هیجانی توانسته است علاوه بر تغییر ابعاد بیرونی و رفتاری بازداری و دوسوگرایی هیجانی،در تغییر نظام شناختی و باورهای زیربنایی مؤثر در این دو متغیر نیز مانند روش رواننمایشگری به یک میزان اثرگذار باشد.
همچنین در این رابطه و با اتکا بر تجربهها و مشاهدههای بالینی پژوهشگر،میتوان گفت که نه تنها تلاش در جهت اجرای فنون عملی و تأکید بر ابعاد بیرونی و رفتاری ابرازگری،بازداری و دوسوگرایی هیجانی(چنانکه در رواننمایشگری مورد تأکید است) اهمیت دارد که باید باورهای غیرمنطقی و نظام شناختی مؤثر در ابرازگری و بازداری هیجانی مراجعان نیز مورد توجه قرار گیرد."