چکیده:
مدیریت سود به عنوان راه کارهای آگاهانه انتخاب شده توسط مدیریت رای دست یابی به اهداف خاصی نقش بسیار مهمی در چگونگی ارائه صورت های مالی ، و طبقه بندی اقلام مندرج درآن داشته است که نحو ه ی اعمال آن بسته به ماهیت شرکت از لحاظ اندازه نوع صنعت ساختار سرمایه ، موقعیت اجتماعی و موضوع مدیریت سود متفاوت است مدیران با هموار سازی سود قادر ند بر بازده ی سهام تاثیر گذاشته و با این روش به اهدافی نظیر پاداش مدیریت دریافت تسهیلات بانکی افزایش سرمایه تاثیر بر بازار سرمایه و امیت شغلی دست یابند در صورتی که به نحو صحیح اعمال نشود نه تنها تامین کننده اهداف ذکر شده نبوده بلکه می توانند آثار زبان باری به دنبال داشته باشد . رویکردهای مختلف مدیریت سود و تاثیر بالقوه آنها برای افراد ذی نفع می تواند به عنوان راهنما ، مورد استفاده مدیریت برای تهیه صورت های مالی قرا گیرد .
خلاصه ماشینی:
"خلاصه تحقیقات بررسی شده موضوع تحقیق محقق متغیرهای تحقیق نتایج اثرطرحهای پاداش بر تصمیمات حسابداری Healy (1985) متغیر های تهدی اختیاری ، پاداش مدیریت استفاده مدیریت از متغیرهای تعهدی اختیاری به عنوان ابزار حداکثر کردن سود که بسته به نوع طرح پاداش مدیریت نحوه اعمال آن متفاوت است عملکرد مالی مدیران اجرایی رده بالا در زمان پایان دوره تصدیگری ZimmermanMurphy (1993) تغییرات مخارج تحقیق و توسعه، تبلیغات و مخارج سرمایهای متغیرهای اختیاری قید شده برای حداکثر کردن پاداش و امنیت شغلی در زمان پایان دورهی تصدی مدیریت به وفور استفاده شده است انگیزهی مدیریت از هموارسازی سود حاجیوند (1375) هموارسازی سود، منافع شخصی مدیریت، منافع شرکت به دلیل در نظر گرفتن سود بهعنوان معیار ارزیالبی عملک د مدیر ، مدیریت هموارسازی سود را صرفا برای منفع شخصی انجام میدهد .
بهگونهای که در بررسی شرکتهای تخلف کننده از مفاد قراردادهای تأمین مالی مشخص شد که این گونه شرکتها در سالهای قبل از تأمین مالی بیشترین میزان استفاده از استانداردهای جدید افزایش دهندهی سود را داشتهاند که میزان آن بسته به آزادی عمل استانداردهای استفاده شده توسط شرکت و نحوهی گزارش هزینههای ناشی از عدم ایفای مفاد قرارداد متفاوت است.
با توجه به نتایج بررسی انجام شده در خصوص هموارسازی سود لازم است که عناصر مختلف فعالیت کننده در بازار سرمایه به دلیل وابستگی منافع خود با منافع سایر اعضای بازار سرمایه همواره دیدگاههای گروههای دیگر را مد نظر داشته باشند بر این اساس مدیران ارشد شرکتها میباید بدانند که آنچه که باعث رسیدن به ارزش پایدار میشود برنامههای عملیاتی آنها و توجه به ماهیت صنعت و موقعیت شرکت است (هموارسازی طبیعی سود) است نه سوء استفاده از آزادیهای اعمال شده در استانداردهای حسابداری."