چکیده:
ما با تمرکز بر ممنوعیت بهره (ربا) در اقتصاد اسلامی، تأثیر اصول عقاید اسلامی را بر روابط اقتصادی غربی نشان میدهیم. همچنین نشان میدهیم که روش جایگزین اجرت سرمایهگذار (به عبارتی تقسیم سود و زیان مضاربه) در شرایط خاص، به دلیل توانایی آن در عمل کردن به عنوان یک وسیله کشف کارآمد، سرمایهگذاری را افزایش خواهد داد. با استفاده از ایدههای گسترش یافته در ادبیات غربی در زمینه قرارداد، نشان میدهیم که یک قرارداد مضاربه میان مدیر یک پروژه و سندیکای سرمایهگذاران امکان وجود شناختی کارآمدتر از عدم تقارنهای اطلاعاتی میان آن دو را میدهد.
خلاصه ماشینی:
"بازدهی پروژه به صورت خالص از هزینههای سرمایهگذاری به ترتیب زیر بیان میگردد: (3) به طور مشابه، تلاش لازم از سوی مدیر به منظور تضمین بازدهی y با سرمایهگذاری I و در وضعیت i ، با نشان داده میشود به طوری که است و آنچه که به صورت تلویحی به شکل زیر تعریف میگردد: (4) بر یک تابع سود ارزش افزوده برای پروژه دلالت دارد که بر حسب I و y میباشد: (5) اطلاعات و قراردادها ویژگی مهم آنچه که در ذیل میآید عبارت است از عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و صاحبان سرمایه.
اگر ما مطلوبیت مدیریتی 2 را به وسیله یک تابع فزاینده و مقعر به صورت تعریف کنیم به طوری که بیانگر بازدهی مدیریتی در وضعیت i باشد، لذا قرارداد ربا دلالت بر این خواهد داشت که برای تمام 2و1=i داریم: (7) از آنجا که مدیر را قبل از انتخاب I,e مشاهده میکند، همواره میتواند با انتخاب مناسب e رابطه مشخصی را بین I,y تأمین نماید.
اگر قرارداد به صورت تأمین مالی مبتنی بر ربا باشد، مطمئن هستیم که از معادله (7) دو قید داریم که مشخص کننده انتخابهای مدیر از سطح بهینه y در هر وضعیتی میباشند: اما در تأمین مالی مبتنی بر مضاربه معادله (9) کاربرد دارد و ما قیدهای دیگری داریم که مدیر براساس آنها سطح بهینه سرمایهگذاری را در هر وضعیتی تعیین میکند: سرانجام برای مراجعه در قسمتهای آتی توجه داشته باشید که ما مورد استفاده قرار خواهیم داد تا به ضریب کان- تاکر 2 که در قید (llj) کاربرد دارد، اشاره کنیم."