چکیده:
ظلم امری نکوهیده و مخالف فطرت انسانی است و انسان ها آن را برنمی تابند. دین اسلام نیز همواره بر حفظ عزت و حرمت انسان ها تاکید داشته است. اگر چه ظلم ستیزی در ادبیات فارسی بازتاب داشته است و ویژه شعر شیعی نیست، اما در آثار شاعران شیعه به لحاظ آثار تربیتی و نیز حساسیت شیعیان، تشخص و تمایز جدی پیدا کرده است.
در این مقاله، ابتدا مخالفت با ظلم و جور از دیدگاه آیات و روایات به عنوان سرچشمه های تفکر شیعه ذکر شده است؛ آن گاه در این زمینه، سروده های بیش از بیست تن از شاعران شیعی، از کسایی مروزی (قرن چهارم) تا حکیم صفای اصفهانی (قرن چهاردهم) آورده شده است. در ذکر نام سرایندگان نیز، ترتیب تاریخی رعایت شده است تا خواننده با سیر این مضمون در طول تاریخ هزار ساله اش آشنا شود.
خلاصه ماشینی:
"خان احمد دون کز ستم و ظلم پیاپی بر خلق رساندی الم و رنج دمادم آن فتنه عالم که ز ظلم و ستمش بود بس سینه پر از آتش و بس دیده پر از نم نزدیک به آن شد که ز هم ریزد و پاشد از فتنه او سلسله عالم و آدم صد شکر که شد کشته به خواری و ز قتلش پر گشت ز شادی دل خلقی تهی از غم چون بهر مکافات و سزای عمل خویش بربست به آهنگ سفر رخت ز عالم بودم پی تاریخ که پیر خردم گفت بنویس که خان احمد دون شد به جهنم )هاتف اصفهانی، 1349 ش، ص 140-139) قاآنی شیرازی از شاعران قرن سیزدهم به افراد ستمکار، توصیه میکند که ظلم خویش را به حدی نرسانند که عرصه بر مظلوم تنگ شود و خداوند را به یاری خود فراخواند: ای ستمگر ستم مکن چندان که به مظلوم کار گردد تنگ زان حذر کن که آورد روزی دامن عدل کردگار به چنگ )قاآنی شیرازی، 1363 ش، ص 793) قاآنی درباره تأثیر حتمی آه جفادیدگان میگوید: آه مظلوم تیر دلدوزی است که ز شست قضا رها گردد گر رسد بر نشان عجب نبود تیر از آن شست کی رها گردد )همان، ص 783) سروش اصفهانی از شاعران عهد قاجار میگوید: آزار و اذیت مردم نزد عقل، پسندیده نیست؛ بهخصوص که در آخرت باید جوابگو بود و حتی اگر بتوان سؤال و جواب قیامت را انکار نمود، هیچگاه نمیتوان مرگ را نادیده گرفت و منکر آن شد: در سر کار جهان، آزار خلق از عقل نیست وانگهی در پی سؤال آن جهانی داشتن خود گرفتم پرسش دیگر جهان را منکری مرگ را انکار هرگز کی توانی داشتن )سروش اصفهانی، 1340 ش، ج 1، ص 536) ستمگری، کاری است زشت و پلید و آنگاه که کسی یار و یاور ظالم شود و در جهت جور و بیداد به وی کمک کند، نه تنها در گناه وی شریک میباشد، بلکه بدتر از اوست؛ و این مطلبی است که فتحالله خان شیبانی از شاعران دوره قاجار بدان اشاره کرده است."