خلاصه ماشینی:
"در نوشتههای انبیاء مانند اشعیاء اول،ارمیا و مزامیر نام صهیون چونان اولین مترادف برای معبد اورشلیم استفاده شده و پس از آن برای پادشاه یهودیه و در نهایت در ادبیات دوران پس از تبعید،برای سرزمین اسرائیل به کار رفته است.
قهرمانی که خود را در نقش یک یهودی جا میزند تا وضعیت تاسفبار آنها را تجربه کند و از این رهگذر سینماگر این مسئله را توجیه میکند که درون جامعهء مسیحی و ضدیهودی،یهودیان نمیتوانند زندگی آزادانه و همراه با کرامت انسانی داشته باشند و باید که در اتوپیایی با فرهنگ متفاوت بزیند و جایگاه انسانی خود را پیدا کنند فیلم دقیقا یک سال پیش از آنکه رژیم اشغالگر قدس پا به عرصهء وجود بگذارد،ساخته شد و با اکران موفقی هم روبهرو بود و در جشنوارهء اسکار جایزههای خوبی را به خود اختصاص داد.
به واقع در فیلم اسپیلبرگ شاید برای اولینبار اشارتی هرچند غیرمستقیم به نقش نیروی نظامی و سیاسی آمریکا برای رهایی و استقلال یهودیان داده میشود و این که باید جایی برای خود بیابند تا در آن آزاد زندگی کنند؛که البته ایدهای مکرر است.
بااینهمه تا بدینجا به خوبی مشهود است که سینماگران مورد اشاره که مهمترین فیلمها را در زمینهء مسائل یهودیت و صهیونیسم ارائه کردهاند به حیث دینی ماجرا بسیار کم پرداخته و یا حتی میتوان گفت که نپرداختهاند و بیشتر با نوعی توجه و التفات سکولاریستی تلاش کردهاند مسئله را سیاسی جلوه دهند و از برانگیزاندن احساسات انسانی کمک بگیرند ولی این امید هست که در آینده شاهد گرایشی عقلانیتر به ماجرای یهود و عرب یا یهودیان و مسلمانان باشیم."