چکیده:
مستوره خانم کردستانی از غزلسرایان کمتر شناخته شده(قرن 31 ق)است،که از حافظ شیراز بسیار تأثیر گرفته است.جدا از تأثیر ادبی و نزدیکی مضمونهای شعری،اوضاع زمانه،روحیات،گرایشها، کامرواییها و ناکامیهای دو شاعر شباهتهای زیادی با هم دارند که در این مقاله از جنبههای گوناگون بررسی شدهاند.
خلاصه ماشینی:
"بررسی تطبیقی غزلیات مستوره اردلان با حافظ شیرازی
هجری)در اشعار نغز خود از حافظ شیرازی
بسیار تأثیر پذیرفته است که در نوع خود
گرچه از نظر زمانی،میان این دو شاعر
حقیقت این است که
و هردو را مرید پیر مغان ساخته است.
هرچند از نظر مقام شعری میان حافظ و
ولی در مدح آنان چنین سروده است:دارای جهان نصرت دین،خسرو کامل
و«مستوره»سروده است که:در رخشان سخن این همه«مستوره»تو داری
روایت،از بر میخوانده است:عشقت رسد به فریاد،ار خود به سان حافظ
کنایه از این سبب بوده است(هروی،
شاعر مؤید این نظر است و با دقت در
دانستهاند:حافظ:ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم
شاعر دور نمانده است:حافظ:بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق
شعرهای مستوره به مانند ابیات حافظ
در کلیسا مگرم رشتهی زناری نیست؟حافظ:حافظ بخود نپوشد این خرقهی میآلود
شاعر است:حافظ:میسوزم از فراقت روی از جفا بگردان
حافظ ز خوبرویان بختت جز این قدر نیست
بسیاری از اشعار حافظ و مستوره در
شیراز و کردستان است.
زدهاند،یکسان بوده است:حافظ:رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
که برگرفته از این غزل حافظ شیراز
است:نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد
حافظ از بهر تو آمد سوی اقلیم وجود
یا این اشعار از«مستوره»:اگر آن مهر گسل بر سر پیمان آید
یادآور این ابیات حافظ است:اگر آن طایر قدسی ز درم باز آید
یا این اشعار از مستوره:هرجا کنی گذاری با آن رخ و شمایل
ما را به یاد این غزل ناب از حافظ
و سرانجام مستوره در این اشعار
روان آنان را آزرده کرده است.
همسر باوفایش چنین است:سپهر کج گرد،سپهر کج گرد "