خلاصه ماشینی:
"در عین حال باید توجه داشت که نهادهای آموزشی و نوع آموزش نیز اثری خاص بر زندگی اجتماعی یک ملت دارد و حتی در توصیفی مبتنی بر تعاریف و تعابیر سیاسی،اینگونه نهادها فارغ از اهداف،وظایف و سیاستهای فرهنگی و اجتماعی جامعهی خود نیستند و نهادهای آموزشی،با جامعه و فرهنگ آن ارتباط و تعامل متقابل دارند.
آنچه میتوان در اختصار لازم برای این مقاله،به اجمال بیان داشت،این است که در بحث مهندسی فرهنگی در یک جامعه،به منظور شناسایی ابعاد وجودی«فرهنگ مطلوب»،باید به استناد مراجعی قابلقبول برای اکثریت جامعهی موردنظر،نظامی از اعتقادات،باورها، (به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار 1 سیر منطقی تعیین فرهنگ هدف ارزشها و رفتارهای متناسب با آن را استخراج و بهعنوان «فرهنگ مطلوب»عرضه کرد.
بدیهی است که با حاکم شدن نگرش علمی بر مفهوم فرهنگ و تغییرات آن،این نکتهی حائز اهمیت از درون نگرش سیستمی و کلنگر ظاهر میشود که همهی نظامهای تشکیلدهندهی نظام اجتماعی(که نظام آموزشی بخشی از آن است)،داده و ستادهی گستردهای با نظام فرهنگی جامعه دارند و برای طراحی مهندسی فرهنگی جامعه و مهندسی فرهنگی نظام آموزشی، چارهای جز شناخت این داده و ستاده نیست.
کارکرد ایجاد ثبات و انسجام اجتماعی نظام آموزش و پرورش از طریق کنار گذاشتن خرده فرهنگها قابل (به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار 3 ارتباطات و تعاملهای خرده نظامهای فرهنگی آموزشی تحصیل است یا از طریق در نظر داشتن و توجه به خرده فرهنگها؟ 5."