چکیده:
مقاله حاضر از دو بخش مهم تشکیل شده است.در بخش اول سعی شده به مباحثی که در معرفتشناسی معاصر،پیرامون مبناگروی سنتی مطرح گردیده،اشاره شود و در خلال آن،هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف این نظریات به نحوی مختصر مورد توجه قرار گیرد.به دنبال این مبحث مقدماتی،در بخش دوم ضمن مرور دیدگاههای ابن سینا پیرامون مسأله مبانی معرفت،نشان داده شده است که میتوان این نظریه را در دستهبندیهای ارائه شده جزو نظریات مبناگرایانه سنتی اما با قرائتی خاص به حساب آورد.این نظریه با ویژگیهای خاصی که دارد(از جمله:مبنابودن موجودات فراتر نسبت به موجودات فروتر در جمیع اقسام معرفت از مشاهده گرفته تا یقین،مبنابودن تصورات برای تصدیقات،مبنابودن اصول موضوعه هر علم برای مسائل آن علم،مبنا بودن دانشهای فراتر نسبت به دانشهای فروتر و نیز مبنابودن مجموعه بدیهیات برای سایر اقسام معرفت و در رأس بدیهیات،مبنابودن اولیات آن هم به نحو بالقوه و تکمیلی برای جمیع اقسام معرفتهای غیر مباشر)نه از الگوی ارائه شده از مبناگروی سنتی معاصر که در بخش اول ارائه میگردد،تبعیت میکند و نه بسیاری از اشکالاتی که امروزه بر مبناگروی سنتی گرفته میشود،بر آن وارد است.
خلاصه ماشینی:
"همان معرفتهای پیشین نیز ممکن است از طریق تفکر و اندیشه دیگری حاصل شده باشند،اما این زنجیره اندیشههای مبتنی بر معرفتهای پیشین چه معرفتهای متفرق و چه معرفتهای نظامند(در هریک از علوم حقیقی)نه میتواند تا بینهایت ادامه یابد و نه ممکن است دچار توقف دوری گردد،بلکه به مبانی منتهی میگردد که یا در خود آن علم،بدون استناد و استدلال مفروض و مورد پذیرش است(اما در علمی دیگر اثبات میشود)و یا اساسا بین و غیر محتاتج به بیان دلیل است(ابن سینا،4041 هـ،ص 481).
بنابراین شیخ الرئیس معتقد است در هر دانشی،سه گونه معرفت موضوع(یعنی معرفتی که در خود آن علم به دست نمیآید بکله یا از امور بین و بدیهی است و یا گر نیاز به اثبات و بحث داشته باشد،در علمی عامتر بحث میگردد)وجود دارد که مبنای معرفتهای مربوط به آن دانش را تشکیل میدهد:آنچه ماهیتش موضوع است(مبادی تصوری)،آنچه وجود آن موضوع(مبادی تصدیقی اعم از وجودی و غیر وجودی)است(ابن سینا،4041 هـ،ص 07-17).
پرسش دیگری که مطرح است آن است که نحوه ابتنای تمامی انواع معرفت به معنای برهانی کلمه بر گزارههایی که فی حد نفسه بین و خود پیدا میباشند (اولیات)چگونه است؟برای پاسخ به این سؤال مهم باید توجه نمود از نظر شیخ، گزارههای اولی،قضایا و مقدماتی است که: 1-از جهت قوت عقلی در انسان شکل میگیرد؛2-سبب تصدیق آنها تنها ذات خود آنها است و در سرشت انسان وجود دارد؛3-این نوع قضایا تنها محتاج امری است که ابن سینا از آن به مفکر جامع(قوه تنبه)یاد میکند."