چکیده:
حوادث تلخی که بر حدیث گذشت، چه آنها که بر سند و متن خدشه وارد ساخت و چه بدفهمیها و تعصبهای مذهبی که تحریف معنوی را موجب گردید، صحنه روایت و درایت حدیث را مشوش ساخت. از اینرو، بسیاری از حدیثپژوهان کوشیدند تا با دستیابی به قواعد دقیق و صحیح فهم و نقد حدیث، به پالایش سنت نبوی بپردازند. این تلاش، علاوه بر آن که در کتب مستقلی که درباره حدیث به رشته تحریر درآمد، نمود پیدا کرد، در کتب دیگری همانند تفاسیر نیز آشکار گردید. بیتردید، بازیابی معیارهای نقد و فهم صحیح حدیث از میان اینگونه کتب (همانند تفاسیر)، با هدف دفاع از سنت نبوی، تلاشی ضروری و در خور توجه است. بر مبنای همین ضرورت، مقاله حاضر سعی دارد تا با بررسی تفسیر المنار به استخراج مبانی و داوریهای محمد عبده و رشید رضا در حوزه نقد و فهم حدیث و بررسی و تحلیل آن بپردازد.
خلاصه ماشینی:
استفاده کم المنار از روایات موجب شده تا در این تفسیر کمتر شاهد نقادیهای موشکافانه و عالمانه و همچنین تحقیق در فهم معنا و مفهوم احادیث باشیم؛ اما به دلیل نظریات ویژهای که در آرا و اقوال مؤلفان المنار (عبده و رشید رضا) دیده میشود ـ که برخی از آنها با قواعد و اصول حدیثی و فقهی اهل سنت، ناسازگار است ـ مباحث روایی المنار نیز اهمیتی خاص پیدا میکند که در ادامه، به آن خواهیم پرداخت.
4 علامه طباطبایی معتقد است: این گفته رشید رضا صحیح نیست؛ زیرا چنین روایتی با این طریق از ضحاک در تفاسیر شیعه وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد، از تفاسیر عامه نقل شده است؛ مثلا مجمع البیان، آن را از تفسیر ثعلبی و او، به سند خود، از ضحاک و او هم از ابنعباس نقل کرده است.
علاوه بر آنکه رشید رضا چنین دیدگاهی در خصوص راویان صحیحین دارد، برخی از احادیث صحیحین نیز در منظر او مردود و نادرست هستند و سعی میکند با نقد متنی و طرح اشکالاتی که در متن این روایات است، آنها را رد کند؛ به عنوان نمونه در خصوص پارهای از روایات مینویسد: من هذه الروایات ما لا یصح و لکن أخرجه الشیخان.
2. تعارض با سنت رشید رضا به دو شکل از این معیار بهره گرفتهاست: در برخی موارد، به شکل مستقیم، تعارض روایتی را با روایات دیگر بازگو میکند و در مواردی نیز به این نکته اشاره دارد که روایت مورد بحث با امور قطعی ـ که از دین برداشت میشود ـ در تعارض است.