خلاصه ماشینی:
"منشاء رد فن منطق ازآنجا پیدا شده که چون متکلمان دانش کلام را برای یاری و کمک بهعقاید ایمانی با دلیلیها و برهانهای عقلی وضع کردند،شیوۀ آنان در این بارهمتکی به دلیلهای ویژهای بود که آنها را در کتابهای خویش یاد کردهاند،مانند اینکه برای حدوث جهان از راه اثبات عرضها و حادث بودن آنهااستدلال میکنند و خالی بودن اجسام را از کیفیت حدوث ممتنعمیشمارند و میگویند هر چه از حوادث تهی نباشد حادث است..
از دیگر سو وات با وجود پذیرش نقش باقلانی درپاسخگویی به مسائل تازهای که توجه متکلمان آن دوره را به خود مشغولداشته بود،یعنی دو مسئله مرتبط با یکدیگر اعجاز قرآن و دیگری فرقمیان معجزۀ نبوت و پدیدههای مشابه آن چون کرامات اولیاء و شعبده وسحر و جادو(همان،ص 122)،احتمال میدهد که باقلانی مطلب تازۀزیادی،جز در مورد معجزه برای اظهار نداشت ولی به گفتۀ وات،باقلانیبه مطالب نظم داد و مجموع تعلیمات اشعری را به صورت منظم مدونساخت و در نشر و اشاعۀ آنها نیز مؤثر بود.
بنابراین ولفسون این گفتۀ ابن خلدون را که باقلانی«جوهر فرد[اتوم]و خلاء را اثبات کرد»،برخلاف وات،ماجد فخری،شراینر و گارده،قنواتی صرفا به این معنی میگیرد که باقلانی«باور داشتن به وجود اتومهارا از این جهت واجب میدانست که برای اثبات بعضی از معتقدات دینیاز آنها استفاده میشد»و در حقیقت نظریه ذرات در دیدگاه اشعریان و درراس همه باقلانی میبایست به عنوان اساس اثبات آفرینش جهان واثبات وجود خدا در نظر گرفته شود(ولفسون،ص 43-44،نیز ص 421به بعد).
باقلانی از نظریۀ ذرات و اعراض چنانکه گذشت برای تضمینقیومیت و قدرت مطلق خداوند بهره میگرفت،اما نکتهای که ولفسون نیزمورد توجه قرار داده این است که نظریه باقلانی در این باره یکی ازصورتبندیهای نظریه سنی انکار علیت است که درست در برابر نظرفیلسوفان و برخی معتزله چون نظام مطرح شده بود."