خلاصه ماشینی:
"جمهوریهای آسیای مرکزی نیز خود در ارتقای همکاری منطقهای موفقیت زیادی نداشته،و خصوصا در مورد موضوعات امنیتی،امید به روسیه بستهاند.
در ماه ژوئن سال 1002 این سازمان ازبکستان را که یک ناظر بود به عنوان عضو پذیرفت و بدین ترتیب تبدیل به شانگهای شش شد.
روسیه در مورد موضوع امنیت و ثبات در منطقه ابتکار عملی برای ایجاد یک گروه تماس بین سازمان همکاری شانگهای-افغانستان ارائه داد تا اقتصاد افغانستان احیاء گردد.
بنابه نظر یک دانشمند چینی به نام«ژوانگ ژی1»اعضای سازمان همکاری شانگهای از مرز مشترکی برخوردارند؛و برای آنها توسعهء اقتصادی و حفظ ثبات داخلی بدون حمایت همسایگانشان غیر قابل تصور است.
این روند نیاز به بررسی دارد زیرا بر مسیر آیندهء سازمان همکاری شانگهای و روابط جمهوریهای آسیای مرکزی با چین و روسیه تأثیر خواهد گذاشت.
از نظر چینیها توسعه نیز میتواند به عنوان ابزاری برای همکاری منطقهای عمل کرده و ثبات منطقهء آسیای مرکزی را تضمین کند-ماهیت روحیهء شانگهای-سناریوی احتمالی کشیده شدن روابط چین و روسیه به سطح درگیری بر سر آسیای مرکزی در حال حاضر بعید به نظر میرسد.
سئوال اینجاست که کشورهای آسیای مرکزی تا چه حد مایلند در سازمانهای همکاری شانگهای سرمایهگذاری کنند؟بعد دیگر این است که روابط چین با این کشورها در خارج از چارچوب این سازمان هنوز در اولویت بالایی قرار دارد،به استثنای قزاقستان که این کشور با آن یک رابطهء مشارکت استراتژیک دارد.
4. در ماه ژوئن سال 2002،رؤسای جمهوریهای عضو سازمان مذکور،منشور این سازمان را که تفسیری بود بر اهداف،اصول،ساختارها و نحوهء عملکرد آن،در سن پترزبورگ روسیه امضا کرده و از نظر قوانین بین المللی آن را رسما تأسیس کردند."