چکیده:
بسیاری از آسیبهای و جرایم اجتماعی،نشان از وجود پدیدهای دارد که گرچه کمتر مورد مداقه قرار میگیرد،ما به مثابه عامل زیرین و بنیادین عمل میکند.آن پدیدهء مخرب،روحیه و منش نهیلیستی است.در نهیلیسم،معنای زندگی،هستی،خود،حیات و بسیاری از وقایع از دست میرود و فرد در برهوت بیمعنایی و سرگشتگی و حیرانی میماند.نهیلیسم واجد چهرههای مختلفی است.بروز و ظهور آن در قالبهای رفتاری و کنش فردی و اجتماعی،گاه به انحاء متضاد،نمایان میشود.افسردگی و بیتفاوتی از سویی و پرخاشگری و شورشگری علیه وضع موجود از سوی دیگر،از نهیلیسم نشأت میگیرد.برخی از شقوق مختلف نهیلیسم عبارتند از:نهیلیسم معرفتشناختی، وجودی فرا-اخلاقی،سیاسی و...همچنین علل جامعهشناختی،روانشناختی و تحولات ارزشی در بروز انواع نهیلیسم مدخلیت دارند.برای مقابله با نهیلیسم،انواعی از شیوهها خلق و تجربه شده است.برخی از این شیوهها،با دین و اخلاق و کرامت انسانی سازگار نیست و برخی دیگر،صرفا پاک کردن صورت مسأله است.
خلاصه ماشینی:
"نحوهی سهگانه واکنش به حیات و زندگی و هستی و پدیدههای بسیار جدی و غیر قابل اغماض زیستن،عمدا نتیجهی عجز و ناتوانی در دست یافتن به پاسخهایی اطمینان بخش و قانعکننده است،و این همان رویکرد نهیلیستک به"خود"،حیات و هستی است که از فرط وفور،به چشم نمیآید و یا کمتر به مثابه یک مسئلهی اجتماعی مورد بحث قرار میگیرد.
2-پرسش از روابط بین دنیای خارج و زندگی آدمی(پرسشهایی دربارهی متناهی بودن آدمی در قیاس با نامتناهی بودن زمان یا جاودانگی) 3-پرسش از وجود و تجربهی اشخاص دیگر(شناخت ویژگیها و افعال دیگران و تعبیر آنها) 4-پرسش از هویت شخص(هویت به معنای تداوم فرد در زمان و مکان) وی معتقد است در جهان تجدد این پرسشها؛ پاسخ قطعی نمییابند،به همین دلیل است که "زیستن ما در دنیا بر همان مفهومی نیست که در اعصار تاریخی پیشین بود.
نشانههای حضور نیهیلیسم (بنا به شدت و ضعف و انواع آن)عبارتند از: -احساس از خود بیگانگی و جدایی از دیگران -بیهنجاری -بحران فلسفی -بیمعنایی زندگی،پوچی و بیرغبتی به زندگی -بیزاری و بیتفاوتی نسبت به سرنوشت خود،دیگران و جامعه -خلاء اگزیستانسیالیستی -نامقدس شمردن زندگی -آشوب معرفتی(سرگردانی) -بیغایتی و بیهدفی -افسردگی اجتماعی،بدبینی فراگیر و فرو ریختن ارزش فعالیت و کار از جمله عوارض نییهلیسم است(نیچه) -تردید نهایی(آیا چیزی ارزش دارد؟آیا چیزی اهمیت دارد؟) -احساس بیحاصلی و احساس بیقدرتی -بحرانهای معنوی -نومیدی،دلتنگی و غمگین بودن -وندالیسم -احساس بیگانگی نسبت به همهی بزرگترها،والدین،افراد صاحب قدرت و نسبت به جامعه(طرد بیدلیل مراجع اقتدار سنتی) -انزواطلبی و انفعال(کلبی مسلکی و کنارهگیری) -باری به هر جهت بودن و فقدان زندگی قابل توجهی(تهی زندگانی) -کنشهای غیر مسئولانه و معمولا فقدان احساس و عاطفه نسبت به دیگران پیامدها و کارکردهای نیهیلیسم را میتوان در حوزههای جامعه شناختی؛روانشناختی و معرفتشناختی صورتبندی کرد."