خلاصه ماشینی:
"برای ارزیابی وصف مؤلف از مراحلنخست فقه شیعه ،بهتر است مثالی از این مقدمه بیاوریم: «قدیمیترین فقیه امامی که نامش در موارد چندی از بحث ولایت فقیهدر کتب شیخ مفید آمده،ابن جنید(کذا-ابن الجنید)الاسکافی(متوفی381 ق991/ م)است.
تمام این نکات که به صورت تلویحی یا غیر مستقیم از اقوال مؤلفبه دست میآید،جملات اندکی است که در مأخذ قدیمی به ائمه نسبتداده شدهاند،اما ساشادینا اظهارات کاملا شفاف و صریح شیعه در آندوران را که هیچکس نمیتواند جای امام را جز امام بگیرد،نادیده گرفتهاست7از این گذشته،مؤلف هیچ توجهی به این حقیقت نداشته که اشارهبه هر فردی به عنوان راوی ثقۀ حدیث یا صلحایی مطمئن برای اخذاطلاعات دینی،به این معنا نیست که فرد به عنوان نمایندۀ شخصی امامبرگزیده شده است(ص 39،49).
الطوسی و المفید و نرید به الشیخ محمد بن محمد بنالنعمان»،(در این کتاب هر جا عنوان عام الشیخ یاد شده است،آنچه کهمراد ماست،طوسی است و مقصود از مفید محمد بن محمد بن نعماناست)13 ساشادینا نوشته است که ابن ادریس در السرائر از حدیث متواتر واحدحمایت کرده-یا در حدیث واحد که از طریق امام روایت شده نمیتوانتردید کرد(ص 14).
بنابر این میتوانیم چنین نتایجی بگیریم: «حدیثی که با سلسلۀ سندی طولانی از روات روایت شده،مرجحاست بر حدیثی که سلسلۀ سندی کوتاه دارد[!]زیرا اعتقاد بر این بود کهاحتمالا طولانیتر بودن سند الحاق آن را به عنوان شاهدی برای حکمفقهی ضروری و حتمی میسازد[!]به علاوه،سلسله سند طولانی،امکانخطا از سوی روات متعدد همان متن را کم کرده است[!]از سوی دیگر،اسنادی که از طریق واسطههای کمتری به امام میرسد،از حدیثی که ازطریق افراد فراوانی نقل شده برتر بوده است،چرا که امکان خطا در خبرنقل شده توسط برخی از معاصران امام را کم میکردهاست»[؟](ص 138)."