چکیده:
پژوهش حاضر برای بررسی اثر شیوههای مختلف تمرین ذهنی بر زمان واکنش زنجیرهای دانشجویان انجام شد. به همین منظور 60 آزمودنی با دامنة سنی 19 تا 26 سال به صورت تصادفی به 5 گروه 12 نفری همگن شامل گروههای تمرین ذهنی، تمرین بدنی (تمرین ذهنی + تمرین بدنی)، (تمرین بدنی + تمرین ذهنی) و گروه کنترل تقسیم شدند. روش تحقیق از نوع نیمهتجربی بود. گروهها غیر از گروه کنترل تمرینها را 20 جلسه، هر جلسه 20 بلوک 36 تکرار انجام دادند. برنامة تمرینی گروه بدنی به صورت بدنی و گروه ذهنی به صورت ذهنی اجرا شد. برنامه تمرینی گروه ترکیب (ذهنی + بدنی) نخست به صورت ذهنی و سپس به صورت بدنی و گروه ترکیب (بدنی + ذهنی) ابتدا بدنی و سپس ذهنی اجرا شد. گروه کنترل نیز بدون فعالیت در آزمایشگاه حضور داشتند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش آماری کلموگروف – اسمیرنوف، آزمون زوجها، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تمرین ذهنی و بدنی هر کدام به صورت مجزا بر کاهش زمان واکنش زنجیرهای اثر معنیداری دارند که در گروه بدنی این کاهش بارزتر بود. همچنین در گروه ترکیب، اثر معنیداری بر زمان واکنش زنجیرهای مشاهده شد که کاهش زمان واکنش در گروه (ذهنی + بدنی) بیشتر بود.
خلاصه ماشینی:
"نتایج تحقیق نشان داد که تمرین ذهنی و بدنی هر کدام به صورت مجزا بر کاهش زمان واکنش زنجیرهای اثر معنیداری دارند که در گروه بدنی این کاهش بارزتر بود.
نتایج تحقیق با استفاده از تحلیلهای آماری از جنبههای مختلف روی یافتهها انجام شد و نتایج به دست آمده نشان داد که به غیر از شرکتکنندگان گروه کنترل،دیگر گروهها در اجرای زمان واکنش زنجیرهای در دورهء تمرین به مدت 20 جلسه نسبت به مدت مشابه قبل از تمرین پیشرفت داشتند.
همچنین نتایج این تحقیق با یفاتههای پاسکال و همکاران(1993)مبنی بر عدم ارتباط بین تمرین ذهنی و زمان واکنش زنجیرهای در تضاد است16/یافتهء دیگر تحقیق حاضر نشاندهندهء کاهش زمان واکنش در گروه تمرین بدنی پس از اجرای برنامهء تمرینی نسبت به زمان پیش آزمون بود که این کاهش تفاوت معنیداری را بین پیش و پس آزمون گروه تمرین بدنی نشان میدهد.
از نتایج بارز این تحقیق کاهش زمان واکنش در میانگین پس ازمون گروه تمرین ذهنی قبل از تمرین بدنی بود که این مسئله را به این گونه میتوان تفسیر کرد که تلفیق این دو شکل تمرین موجب بروز فرابندهای شناختی و اجرایی شده،در نتیجه سبب تغییرپذیری و تطابق مناسب شبکههای کورتیکال به منظور تولید حرکت دقیق و تطبیق یافته میشود.
با توجه به یافتههای تحقیق حاضر و نتایج تحقیقات مشابه،به طور کلی میتوان گفت شیوههای مختلف تمرین ذهنی سبب پیشرفت در مهارتهای حرکتی میشود،اگر چه در تحقیق حاضر تمرین ذهنی صرف بر کاهش زمان واکنش زنجیرهای اثر معنیداری نداشت،میتوان آن را احتمالا به نوع معارت و عدم توانایی و قابلیت فرد در تصویرسازی ذهنی نسبت داد."