چکیده:
این نوشتار میکوشد ترسیمی از جامعیت انسانشناسی اسلام ارائه دهد. لذا بعد از تعریف انسانشناسی و طرح دیدگاههای مختلف به تبیین انسانشناسی دینی و امتیازات آن پرداخته است. همچنین ارتباط این نوع انسانشناسی با خداشناسی، نبوت، معاد و اخلاق به رشته تحریر درآمده است. راقم این سطور معتقد است امتیازات و ارتباطهای مطرح شده در حوزه انسانشناسی دینی، مبین جامعیت آن در اسلام میباشد.
خلاصه ماشینی:
به راستی انسان چیست و از چه واقعیتی برخوردار است؟ بدون مبالغه باید اذعان نمود دشوارترین پرسش در حوزه و قلمرو انسانشناسی همین پرسش است و اگر در مقام توصیف، این برگزیده الهی را موجود ناشناخته نامیدهاند سخن به گزاف نگفتهاند؛ چرا که پژوهندگان و اندیشمندان بعد از ژرفنگری پیرامون حقیقت انسان، او را واقعیتی معماگونه نام نهادهاند و هنوز نتوانستهاند همه ابعاد وجودی انسان را کشف کنند.
آری در نگاه دین اسلام، شناختن آدمی و راز و رمز وجود او دریچههای نوینی از خداشناسی را فراروی ما میگشاید به گونهای که بعد از خداشناسی، محوریترین مسئله مورد بحث، شناسایی انسان میباشد؛ موجودی که آفرینش جهان، ارسال پیامبران و نزول کتابهای آسمانی برای سعادت او صورت گرفته است.
از سوی دیگر علیرغم همه پیشرفتهایی که بشر امروز درباره انسانشناسی انجام داده است، هنوز زوایای مبهمی در این زمینه وجود دارد که ابزارهای شناخت آدمی از پاسخ صریح به آنها عاجز میباشد؛ به همین جهت است که انسان به عنوان موجودی ناشناخته قلمداد میگردد.
از طرفی دیگر این که انسان چگونه موجودی است، آیا موجودی هدفدار میباشد، که براساس تلاش اختیاری خود به آن اهداف میرسد یا اینکه انسان موجودی است بیهدف، و بیمعنی، که خودش در انتخاب سرنوشت خود هیچ نقشی ندارد و به نوعی محکوم به جبر زیستی و تاریخی است؟ با معنی و بیمعنی بودن زندگی به نگرش و تفسیر ما از انسان ارتباط پیدا میکند؛ و بر پیشفرضهای خاصی از انسانشناختی استوار میباشد که زیربنای بسیاری از تحقیقات در شاخههای گوناگون علمی را فراهم میسازد.