چکیده:
واقعیت همان چیزی است که ساخته و پرداخته ذهن شکل گرفته ما است. حقیقت ورای این واقعیتهاست که همه تلاش انسان این است که به آن برسد و یا به تعبیری دیگر به آن بازگردد. حقیقتگرایان سرانجام منزوی میشوند، میدان چالش و مبارزه را ترک میکنند، میبینند که خشونت به هزار زبان در سخن است، نمیتوانند خود را گول بزنند، راههای گوناگونی را برای مقابله و یا خنثی کردن آن رفتهاند، ولی ناکام شدهاند. روحهای لطیف میخواهند که جهانی عاری از خشونت و سبعیت داشته باشند، ولی روحهای پلید و شیطانی حتی با دید تردید و تشکیک به اینها مینگرند و با ذهنی پسیکولوژیک به کشتن آنان برمیخیزند. ماها تماگاندی، ایندیرا گاندی، پاتریس لومومبا، مارتین لوتر کینگ، سالواردور آلنده، پیامآوران صلح و آشتی و خداوندگاران دموکراسی جهان، قربانی خشونت بیمارانی هستند که از ریختن خون دیگران لذت میبرند.
خلاصه ماشینی:
حقیقتگرایان سرانجام منزوى مىشوند، میدان چالش و مبارزه را ترک مىکنند، مىبینند که خشونت به هزار زبان در سخن است، نمىتوانند خود را گول بزنند، راههاى گوناگونى را براى مقابله و یا خنثى کردن آن رفتهاند، ولى ناکام شدهاند.
واقعیت همان چیزى است که ساخته و پرداخته ذهن شکل گرفته ما است و حقیقت وراى این واقعیتهاست که همه تلاش انسان این است که به آن برسد و یا به تعبیرى دیگر به آن بازگردد.
حقیقت گرایان سرانجام منزوى مىشوند، میدان چالش و مبارزه را ترک مىکنند، مىبینند که خشونت به هزار زبان در سخن است، نمىتوانند خود را گول بزنند، راههاى گوناگونى را براى مقابله و یا خنثى کردن آن رفتهاند، ولى ناکام شدهاند.
هنوز نمىدانند تا این حافظه موروثى و پسیکولوژیک (متعارض و درگیر و بىثبات و عصبى) در کار است، خشونت نیز در کار است!هزاران سال است که آدمیان یک دیگر را سلاخى مىکنند.
شک نیست که بسیارى از ما و حتى کسانى که اهل خشونت ورزیدن هستند، براى ساختن جهان آرمانى خود دست به خشونت مىزنند.
پس علاوه بر این که برخى معتقدند انسان خشونتگرا و پرخاشجو است، محاسبههاى مادى و امپریالیستى روانشناسى انسان را بیش از پیش تحت تاثیر قرار داده و توجهاتى براى جنگ و خونریزى و انهدام ساخته و پرداخته است.