چکیده:
برپایی شورشها و حرکتهای مسلحانه بر ضد حکمرانان عرب در شمال آفریقا از هنگام فتح، معلول عوامل مختلف بوده، از جمله میتوان به زمینهها و ریشههای اقتصادی این جنبشها اشاره کرد. بخشی از آنچه تحت عنوان ریشههای اقتصادی مورد بحث قرار میگیرد به انگیزهها و عوامل روانی و بخشی دیگر به عوامل اجتماعی مربوط میشود. عامل روانی آن عبارت بود از خشم بومیان این سرزمین از مهاجرت اعراب افزون طلب و نوع رفتار مهاجران با بومیان. ریشههای اجتماعی شورشها نیز به گسترش شهرنشینی و افزایش حس غنیمتجویی مربوط میشود که غالبا ناشی از فقر مالی بود.
Organizing rebellions and armed struggles against Arab governors in North Africa since its conquest by Muslim forces had been motivated by different sets of causes one of which was rooted in economic grounds. Part of what will be discussed here under economic roots is related to psychological motives and factors and the other part goes back to social causes. Psychological factors included the anger of North African natives at increasing immigration of greedy Arabs to the newly conquered land and the way the new masters treated them. On the other hand, social causes included factors such as the expansion of urban life and the rise in seeking booties which in turn often resulted from poverty itself.
خلاصه ماشینی:
"در فتح مغرب و افریقیه،دربسیاری موارد عربها مالک زمینهای فتح شده میشدند و گاه برای خود دولتهاییکوچک،خودمختار و فئودال به وجود میآوردند و گاه ممکن بود برخی قبایل بربر را ازخود خشنود یا ناخشنود سازند،برای مثال در نخستین اعزام نیرو به مغرب در روزگار ولید-بن عبد الملک یکی از عربهای یمن به نام صالح بن منصور حمیری،یک آبادی به نام«نکور»را به نام خود فتح کرد و ولید بن عبد الملک نیز در سال 91 ق709/ م.
پادشاهان یا پیشوایان خارجی مذهب بنی مدرار هم مانند رستمیانتاهرت،در این معاملات شرکت میکردند و حتی بیش از آن که خود را رهبر سیاسی بهشمار آورند،بازرگان میشمردند؛زیرا پس از اشغال سجلماسه به دست ابو عبد اللٰه شیعی ودستگیری یسع بن مدرار،امیر صفری مذهب آن جا به دست او،هنگامی که عبید اللٰهمهدی از حال و نسب او سؤال کرد،یسع پاسخ داد:من تنها فردی تاجرم!22مبادلاتتجاری،سجلماسه را محل اجتماع مردم از هر فرقه و نحله قرار داده بود.
48 شدت و ضعف شورشها و قیامهای خوارج در برخی موارد،تابعی از عامل اقتصادی ووجود یا عدم منافع هر چند اندک مالی برای بربرها بوده است؛مثلا در سال 96 ق811/ مابن اغلب،پسرش عبد اللٰه را به زمامداری طرابلس غرب تعیین کرد؛ولی سپاهیان عرب براو شوریدند و او را در خانهاش محاصره نمودند و سپس به این شرط که از شهر بیرونبرود با او صلح کردند.
برای مثال،مصر فسطاط را عمرو بن عاص بنا کرد(ابو عبد اللٰه یاقوت حموی،معجم-البلدان،ج 4،ص 264؛محمود بن عمر زمخشری،الفائق فی غریب الحدیث،به کوشش علیمحمد البجاوی و محمد ابوالفضل ابراهیم(بیروت،دارالمعرفة،بیتا)ج 3،ص 116؛قیروان راعقبة بن نافع فهری ساخت و آن،معرب واژۀ فارسی کاروان است."