چکیده:
این نوشتار به بحث در مورد مفهوم علم دینی و امکان و اثبات آن میپردازد.ابتدا مفهوم «علم دینی»و رابطهء علم و دین را تبیین کرده،پس از اثبات ضرورت تعامل و ترابط علم و دین،سه دیدگاه عمده در باب امکان یا عدم امکان علم دینی را مورد بررسی قرار میدهد و با اشاره به امکان جهت داری و دینی شدن علم،ادعای عدم جهت داری ذاتی علم و نظریهء خنثی گروی را مردود میداند و در همین زمینه به بیان دلایل و شواهد جهت داری و امکان علم دینی پرداخته است.این جستار همچنین با تأکید بر نظریهء ضرورت جهت داری و عدم امکان سلب جهت داری علم،برخی از مهمترین پیش فرضها و مبانی نظری و متافیزیکی آن را مورد اشاره و تبیین قرار میدهد.چشم انداز و نتیجهء اثبات امکان علم دینی اولا؛ابطال فرضیهء تعارض علم و دین و ادعای گسستگی و تمایز انگاری بین علم و دین است که براساس این دیدگاه؛علم و دین در کنار هم میتوانند افقهای تازهتر معرفتی و معنوی را برای بشر به ارمغان بیاورند.ثانیا؛فرایند دینی کردن علم میتواند علم را با مبانی قوی معرفتی متافیزیکی و فلسفی و قدسی مجهز کرده،از بحرانهای فلسفی و معرفتی خارج سازد و علم را در مسیری کاملا معقول و انسانی قرار دهد.
This paper discusses the concept of religious science, its
JSeasibility, and its proof (of existence). It first of all examines
the relation between science and religion. Then having proved
the necessity of interaction and correlation of science and
religion, it examines three major views in the realm of
possibility, or impossibility of religious science. There are
diverse and even contradictory views on the Jeasibility or
improbability of religious science. Some thinkers believe
religious science is meaningful and possible, whereas others
emphasize on its impartiality and neutrality. This article, by
proving the feasibility of religious science and by examining its
probable aspects, corroborates the dimensional theory of
science by negating the claim of improbability. Thus, it provides
reasons and evidence of impartiality and the practicality of
religious science "with the desired meaning”. Moreover, the
article, by referring to some of the most important pre-
requisites and theoretical and metaphysical bases of science,
acknowledges a role for these pre-requisites in the different
aspects of science. Having proved this hypothesis, one can
resolve the contradiction between science and religion on a
theoretical and rational basis. On the other hand by proving
this hypothesis, we can regard religionization of science as a
rational and possible or even necessary job. Among the fruits of
the feasibility of religious science is to provide a solution for
modern science's exit from the current philosophical and
cognitional constraints and crises.
خلاصه ماشینی:
تحلیل مسئلهء بی طرفی علم آیا مراد از بی طرف بودن علم این است که ما در فرایند کسب علم و کشف واقع، پیش فرضهای ذهنی یا عنی و بیرونی را در کار علم دخالت ندهیم؟یا مراد،عدم جانبداری فاعل شناسا و دخالت ندادن پیش فرضها و ذهنیات پیشین در امر شناسایی است؟چه چیزی باید بی طرف باشد؛علم یا عالم یا معلوم؟مسئله،بی طرفی کدام یک از این سه وجه محتمل،ممکن و معقول است؟آیا اشیا و موضوعاتی که متعلق شناسایی قرار میگیرند میتوانند بی طرف باشند و آیا میتوان بدون در نظر گرفتن ارتباط آنها با هر امر متافزیکی و از جمله مبدء فاعلی و غایی،آنها را مورد شناسایی و تبیین قرار داد؟به تعبیر دیگر؛آیا میتوان از همهء اشیا و موجودات عینی قداست زدایی کرد و آنها را عاری از هر جنبه و جهت الهی دانست؟ امکان بی طرفی عالم و فاعل شناسا نیز مسئلهء دیگری است که باید مورد بررسی قرار گیرد و این مطلب مورد بازشناسی قرار گیرد که آیا در واقع ممکن است که عالم بی طرف باشد و تحت تأثیر پیش فرضها،وجدان اخلاقی،الزامات اجتماعی و مؤلفههای قدرت و انگیزههای جاه طلبانهء شخصی یا سیاسی قرار نگیرد یا تابع الزامات دینی در رویکردهای علمی خود نباشد؟ به نظر میرسد که اثبات عدم جهت داری علم به دو معنای پیش گفته(جهت دار نبودن معلوم و جهت دار نبودن عالم)اگر ممتنع نباشد،ممکن نیز نیست،مگر اینکه تصرف و تأویلی در معنای علم صورت بگیرد.