خلاصه ماشینی:
"پرویز عازم:از نظر من به عنوان یک معلم که چهل و چند سال است که در این مملکت معلمی میکنم و شاید 26 سال هم هست که در قسمت کتاب و کتابخانه و کتابداری کار میکنم، صحبتهائی که راجع به سال 2000 مطرح فرمودید بسیار درست است و ما بههرحال چهار سال (به تصویر صفحه مراجعه شود) کاظم حافظیان (به تصویر صفحه مراجعه شود) پرویز عازم دیگر به آن خواهیم رسید،اما ببینیم شناختی که الآن از جامعهمان داریم،منابع،کتابخانهها،منابع انسانی،منابع مالی،و احتمالا حتی تکنولوژی،که در مسیرش قرار گرفتهایم،در چه وضعی است.
از مشکلات بنیادیتر شروع میکنیم:عادت به مطالعه نداریم،مشکل مدیریت داریم،کتابخانهها از سازماندهی خوب و قاعدهمند برخوردار نیستند، کتابدار به معنای واقعی کتابدار و اطلاعرسان متفکر،خلاق با مهارتهای کافی کم داریم،نه به این دلیل که افراد خصوصیات لازم را ندارند،بله به دلیل اینکه گزیش دانشجو صحیح انجام نمیگیرد و برنامهء آموزش مدارس کتابداری برای تربیت و آماده ساختن متخصصان اطلاعرسانی نارساست و نیاز به بازنگری دارد،دانشجویان اکثرا شاغل یا دنبال مدرکاند و کمتر میشود نیروی تازه وارد جامعه اطلاعرسانی ایران کرد،منابع روزآمد و کافی نیست،میتوانم بگویم که در تمام گروههای کتابداری دانشگاهها بسختی میتوان سالی 20 عنوان جدید جستجو کرد،عنوان مجلهها بسیار کم و قدیمی است،تخصیص ارزی در دانشگاهها بسیار ناچیز است،و این مشکل تمام کتابخانهها است.
کتابخانههای ما باید برای ایجاد شبکههای ملی خود نقش فعال داشته باشند و از این طریق راه منابع سایر کتابخانهها را بر روی کتابخانهء خود باز کنند و ضمنا بدانند که فقط کتاب نیست که ناقل اطلاعات است؛امروزه غیر از کتاب،که در انتقال اطلاعات دارد ضعف نشان میدهد،منابع و پایگاه اطلاعاتی و خیلی چیزهای دیگر هست."