چکیده:
به قدرت رسیدن فاطمیان، با نفوذ و گسترش قلمرو آنها در مناطق تحت نفوذ عباسیان و
گرایش توده مردم به آنان همراه شد. خلافت عباسی این روند را تهدیدی جدی برای خلافت
خود قلمداد کرد و در صدد مقابله با آن برآمد. از آنجایی که در این ایام آل بویه بر
مرکز خلافت عباسی سیطره پیدا کرده بودند، عملا دست خلفای عباسی در امور کوتاه شد.
به این دلیل در زمان خلافت المطیع والطایع که اوج قدرت و حاکمیت آل بویه بود، آنان
نتوانستند به اقدام جدی بر ضد فاطمیان دست زنند، اما در زمان القادر بالله،غزنویان
در صحنه سیاسی حضور فعالی یافتند و با توجه به تعصب مذهبی ایشان، راه برای اقدامات
القادر و خلفای بعد از او بر ضد فاطمیان هموار گردید.
در این مقاله، تبلیغات گستردة عباسیان بر ضد فاطمیان مصر، خصوصا از سال 381 تا
512هـ به طور اجمال بررسی میشود.
خلاصه ماشینی:
"به این دلیل در زمان خلافت المطیع والطایع که اوج قدرت و حاکمیت آل بویه بود، آنان نتوانستند به اقدام جدی بر ضد فاطمیان دست زنند، اما در زمان القادر بالله،غزنویان در صحنه سیاسی حضور فعالی یافتند و با توجه به تعصب مذهبی ایشان، راه برای اقدامات القادر و خلفای بعد از او بر ضد فاطمیان هموار گردید.
[6] مزاحمتهای قرمطیان برای خلافت عباسی، درگیریهای حاکمان بویهی و منازعههای فرقهای بغداد مزید بر علت شده بود که این خلیفه عباسی نتواند به اقدامی جدی بر ضد فاطمیان دست زند.
او بر این امر واقف بود که عامل مهم موفقیت فاطمیان، در ادعای انتساب آنها به آل علی(ع) است؛ زیرا شدت علاقة مسلمانان و خصوصا شیعیان به اهل بیت باعث میشد که آنان همواره در پی آن باشند که خلافت را به یکی از صاحبان اصلی آن برگردانند.
همین احساس خطر باعث شده بود که عباسیان در مقابله با فاطمیان که خود را به آل علی(ع) منسوب کرده بودند درصدد رد نسب آنان برآیند و به این طریق از زیر سؤال رفتن مشروعیت خلافت خود جلوگیری کنند.
[34] برخی از مورخان بر این باورند که تبعید ناصر خسرو به اشاره القائم، خلیفه عباسی، بوده است چنانکه این امر از اشعار او به خوبی برمیآید: ای خداوند این کبود خراس برتو از بنده صد هزار سپاس داد به من بیمکان بحق بدهی روز حشر از نبیره عباس ور گواهی که با رسول و کتاب فتنه گشتند بر یکی خرناس[35] از دیگر داعیان فاطمی که به تحریک خلیفه عباسی، القائم، مجبور به جلای وطن شد، مؤید الدین شیرازی بود."