چکیده:
است و ما آن را به اهلش وامینهیم. همچنین به دلیل رعایت اختصار ناچاریم در مقام نقد تنها به اشارتهایی بسنده کنیم و تفصیل مطالب را به جای دیگر واگذاریم وگرنه در مطالب آقای سروش مواضع نقد فراوانی وجود دارد که اگر بخواهیم را بررسی کنیم،مثنوی هفتاد من کاغذ شود.در ادامه ضمن اشاره به جنبه صحیح نظر ایشان،پارهای مشکلات آن را نیز برمیشمریم: آنچه آقای سروش در این مصاحبه گفتهاند،پیشتر،اما با روشنی کمتر،در مقاله و کتاب بسط تجربه نبوی آمده بود.دلیل انتخاب این گفتوگو برای بررسی شفافیت و صراحت بیشتر آن است.چنانکه خوانندگان فهیم نشریه بازتاب اندیشه نیک میدانند،روش ما در این نشریه کاملا علمی و بهدور از هرگونه جنجال سیاسی یا اجتماعی است.بنابراین،از این مقالات نباید انتظار کارکرد غیرعلمی داشت.فضای تکفیر و لعن و نفرین،فضایی دیگر محمد صلی الله علیه و اله و سلم آفریننده قرآن است.این چیزی است که عبد الکریم سروش در این گفتوگو پیرامون کتاب«بسط تجربه نبوی»که قرار است ترجمهاش سال آینده منتشرشود، میگویند.سروش با این دیدگاه از بسیاری از اصلاحگران تندروی مسلمانان پیشتر میرود. سروش در مصاحبهاش با زمزم،چکیدهای از این آراء را بیان کرده است.مدعای اصلی سروش این است:تمام معرفتهای بشری و استنباطهای انسانی از دین،تاریخی است و معروض خطا.اگر تمام فهمهای بشری از دین معروض خطا باشد،هیچکس نمیتواند به نام خدا ادعای پیاده کردن شریعت را داشته باشد؛حتی روحانیون ایرانی.سروش در«بسط تجربهء نبوی» میگوید نظرش درباره خطاپذیر بودن معرفت دینی تا حدی دربارهء قرآن نیز صادق است.او مدعی است که قرآن نه تنها محصول شرایط تاریخی خاصی است که در بستر آن شکل گرفته است،بلکه برآمده از ذهن حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و تمام محدودیتهای بشری او نیز هست. سروش میگوید این سخن،سخنی بدیع و تازه نیست؛چون بسیاری از اندیشمندان سدههای میانه هم قبلأ به آن اشاره کردهاند.
خلاصه ماشینی:
"باز هم تنزیل نموده،به آوردن یک سوره مثل قرآن دعوت میکند:« و إن کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فأتوا بسورة من مثله و ادعوا شهداءکم من دون الله إن کنتم صادقین*فإن لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتقوا النار التی و قودها الناس و احجارة اعدت للکافرین؛ هرگاه نسبت به آنچه بربنده خود فرستادم در شک و تردید هستید سورهای مانند آن بیاورید و گواهان خودتان را غیر از خدا دعوت کنید،اگر راست میگویید و اگر چنین نکردید و هرگز نخواهید کرد از آتشی که برای کافران آماده شده است بپرهیزید»(البقره:12-22).
در اینجا شاهد آقای سروش گفته سلطان ولد،پسر مولوی،است که میگفت هر شریعتی آیینه خلق وخوی پیامبر خود است،مثلا چون خصلت پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم زندوستی و نظافت خود،پس دین او نیز بر این دو موضوع تأکید کرده است.
همچنین از روایات یاد شده و روایات فراوان دیگری که از خود پیامبر صلی الله و علیه و سلم و نیز حضرات معصومان علیه السلام رسیده است چنین فهمیده میشود که هیچ خطا و غلطی در قرآن راه ندارد.
افزون بر موارد یاد شده،و این که خود کتاب و سنت وحی را در همه ابعادش خطاناپذیر میدانند،بحث آقای سروش درباره خطاپذیری وحی اشکالات متعدد دیگری نیز دارد که در ادامه به پارهای از آنها اشاره میکنیم: 1)اگر پیامبر درپارهای از آنچه به نام وحی بر مردم میخواند دچار خطا و اشتباه شده باشد،دیگر هیچ اطمینانی به بقیهء موارد وحی باقی نمیماند."