خلاصه ماشینی:
"و در دنبال مطلب،پس از اشاره به یکی دو نکتهء مورد اختلاف دیگر،گفت: اگر بعد از اظهارات صادقانهء فوق که در واقع تکرار بیانی است که خود آقای دکتر مصدق نیز چندی قبل کلمهء"صادقانه"را بر آن اطلاق کردهاند[اشاره به نطق تقی زاده در مجلس پانزدهم]43باز ایشان بخواهند دنبالهء این مجادله و حملات ناروا و حتی تأویلات تهمتآمیز را بگیرند من سکوت میکنم و حکم دربارهء چنان گناهی را به احکم الحاکمین وا میگذارم،که روش من همیشه سکوت و اجتناب از مجادله بوده است.
تقی زاده در ادامه میگوید که البته ممکن است هرج و مرج را به دست یک دولت بسیار نیرومند سرکوب کرد و آزادی راهم گرفت ولی این کار عاقبت خوشی نخواهد داشت و در دراز مدت سبب پیشرفت سیاسی نخواهد شد: ظاهرا حصول این سه چیز و تأمین آنها مشکلترین همهء امور ملی است و ایجاد دومی یعنی قوای تأمینیه نیز موقوف به حصول اولی و سومی خواهد بود.
62 تقی زاده-و ملکی-هردو معتقد بودند که اولا تئوری توطئه نادرست است؛ ثانیا باور به آن سبب تحلیلهای نادرست از اوضاع سیاسی و پیش بینیهای بیاساس میشود؛ثالثا سبب میشود که مردم و رهبرانشان از خود به کلی سلب ارادهو سلب مسئولیت کنند و باور بیاورند که تا«دیگران»نخواهند هیچ کاری نمیتوان کرد؛رابعا همین سبب میشود که بیشتر سران و رهبران مملکت-بیآن که مأمور قدرتهای خارجی باشند-با پذیرفتن چنین نظریهای خود را وابسته به دیگران بشمرند و برای انجام هرکاری موافقت آنها را لازم بدانند؛و بالاخره همین سبب میشود که قدرتهای خارجی بتوانند بسیار بیش از آن چه در غیر این صورت ممکن بود در امور کشور دخالت کنند."