چکیده:
شیعیان و اهلتسنن احادیثی را به تواتر روایت کردهاند که بنابر آنها، پیامبر( جانشینان خود را دوازده نفر خوانده است. این احادیث که از دلایل اثبات تولد و وجود حضرت حجة بن الحسن العسکری( به شمار میروند، به اختصار «احادیث دوازده امام» (خلیفه) نامیده میشود. البته برخی از روایتهای اهلتسنن و اکثر روایتهای شیعیان علاوه بر شمار جانشینان، اسامی، صفات و ویژگی آنان را نیز بیان کردهاند. معرفی قائم دوازدهم، خبر از غیبت و کیستی پدر و جد ایشان، از مهمترین نکاتی است که این روایتها بدانها پرداختهاند.این احادیث به دو گونه بر تولد و وجود حضرت حجت( دلالت دارند: یکی به صورت عام یعنی استدلال به همان عدد دوازده که شیعه و سنی بر آن اتفاق دارند و دیگری، استدلال به اسامی، صفات و مشخصاتی که در متن روایات آمده و بنابر آنها، امام دوازدهم همان قائم( یاد شده است.احمد الکاتب در پی انکار وجود حضرت حجة بن الحسن العسکری( شبهاتی را درباره احادیث دوازده امام درافکنده است. وی این احادیث را جعلی و ساخته قرن چهارم یاد میکند تا از اینرو، استناد به این احادیث را ناپذیرفتنی خواند.
One of the reasons to affirm the birth and existence of the Proof of God، the 12th Imam، Hazrat Hujjat-bin-al-Hassan Askari (PBuH) is a series of traditions the succession of which has been narrated by both the Shiites and the Sunnites، in which the prophet (MGSBH) has also specified that he would have twelve Imams as his successors one after another. These traditions are briefly called: “Traditions of the Twelve Imams (or Caliphs)”. Of course، some of the Sunnite and most of the Shiite traditions have gone further to explain the characters and qualities of the 12 successors in additions to mentioning the number “12” and names. Of the most important points cited in them is the introducing of the Riser، that is، the twelfth Imam and also the news of his occultation. The news is that he is absent from the people’s views، in addition to remembering his father’s name، his grandfather’s and his other ancestors.
Such traditions indicate the existence of Hazrat Mahdi، the Riser (PBuH) in two ways: The first is a general denotation to reveal the number twelve to which both the Shiites and Sunnites agree; and the second is، in particular، the text itself in which the names، the characteristics and other features have been expressed with the introducing of the twelfth Imam who is the very Riser (PBuH).
However، Ahmad-al-Katib has denied the existence of the Proof of God. Hujjat-bin-al-Hassan the 12th Imam by raising some doubts about the traditions. The purport of his statement is that all such traditions are forged in the 4th century A.H. and we can not rely on them.
Now in this article، you will hear al-Katib’s reasons، his claims and our criticisms against them.
خلاصه ماشینی:
"1 روایت درباره اختیار داشتن وصیت کننده برای تعیین جانشین است و امام صادق( میفرماید وصیت کننده چنین اختیاری ندارد و بعد تصریح میکند: «فمن أجل ذلک لیس یموت إمام إلا أخبره الله إلی من یوصی»؛ زیرا تنها قبل از مرگش به او ابلاغ میشود که به چه کسی وصیت کند.
متن کتاب: و نتیجة لذلک فقد طرحت عدة أسئلة فی حیاة أهلالبیت و هی: کیف یعرف الإمام إمامته إذا مات أبوه بعیدا عنه فی مدینة أخری؟ و کیف یعرف أنه إمام إذا کان قد أوصی إلی جماعة؟ أو لمیوص أبدا؟ و کیف یعرف الناس أنه أصبح إماما؟ خاصة إذا تنازع الإخوة الإمامة و ادعی کل واحد منهم الوصیة کما حدث لعدد من الأئمة فی التاریخ؟ شبهه پنجم: نویسنده در ادامه نتیجه میگیرد چون نام امامان معلوم نبوده، دستهای از پرسشها در زمان ائمه مطرح شده است: امام امامت خود را چگونه میفهمیده، آنگاه که پدرش دور از او رحلت میکرده است؟ امام چگونه میفهمیده که امام است، وقتی به گروهی وصیت میکرده، یا اصلا به کسی وصیت نمیکرده است؟ مردم چگونه میفهمیدهاند او امام شده است، به خصوص وقتی که برادران در امام بودن با هم درگیر میشدهاند و هریک ادعای جانشینی میکردهاند؟ پاسخ: نویسنده به پنج پرسش در دو دسته اشاره میکند که سه پرسش نخست درباره امام و دو پرسش بعد درباره مردم است."