چکیده:
برهان صدیقین از براهینی است که فیلسوفان مسلمان در اثبات وجود خدا بدان اهتمام ویژه داشته اند و تا کنون تقریرهای متعددی از سوی ابن سینا، ملاصدرا، حکیم سبزواری و علامه طباطبایی ارائه شده است. در میان این تقریرها برهان علامه (ره) در عین اتقان از پیچیدگی خاصی برخوردار است که برخی اندیشه ها را به این پرسش کشانده که آیا این برهان از اعتبار منطقی برخوردار است یا در آن مغالطه ای نفوذ کرده است؟ به نظر می رسد که این برهان از اعتبار لازم برخوردار است و روش علامه (ره) در این برهان به اموری دیگر مانند بیداری و خواب، خارجی و ذهنی و معناداری و بی معنایی قابل تعمیم است و به موجب این روش خواب در پرتو بیداری خواب است و ذهنی در پرتو خارجی ذهنی است و بی معنایی در پرتو معناداری بی معنا است، بنابراین خواب مطلق، ذهنی مطلق و بی معنایی مطلق خود متناقض است.
خلاصه ماشینی:
"ازاینرو،علامه در نهایة الحکمة،تصدیق به موجودیت وجود را تصدیق اولی میداند و میگوید: و نصدق بوجوده کذلک[تصدیقا اولیا]لان الموجودیة نفسه(نهایة الحکمة،5) تقریر دوم:بیان علامه در درستی مقدمۀ اول این است که هرگاه نقیض گزارۀ منشأ را بپذیریم که«هیچ واقعیتی موجود نیست»یا نقیض خود مقدمۀ اول را بپذیریم که«واقعیت بطلانپذیر است»،در این فرض بطلان نقیض قضیۀ منشأ یعنی«هیچ واقعیتی موجود نیست»درست خواهد بود.
علامه میفرماید اگر این قضیه درست باشد،از درستی آن واقعیت انکارناپذیر است و ازاینرو،مقدمه دوم بدیهی ضمیمه میشود و واجب الوجود اثبات میشود(تعلیقه بر اسفار،14/6-15).
بنابراین،اصل ثبوت واقعیت با فرض عدم آن اثبات میشود واگر در واقعیت تردید دارد،گزارۀ«واقعیت مشکوک است»قضیۀ صادقی است و اگر این گزارهصادق است،پس واقعیتی هست که این قضیه بر آن منطبق است.
چهبسا گفته شود واقعیت مشکوک به مشکوک بودن آن است؛همچنانکه واقعیت انکار یافرض نبودن به انکار و نبودن شیء موردنظر است و بنابراین،باهرکدام از سه عنوان اصل واقعیتاثبات نمیشود،ولی تمام کلام در همین نکته نهفته است که هریک از این سه امر،آنگاه که بهصورت یک قضیۀ صادق درنظر گرفته میشوند،نشان میدهد که اصل واقعیت،انکارپذیر نیست؛زیرا در غیر اینصورت،گزارههای ناظر به هرکدام از فرضهای یادشده با خارج منطبق نخواهندبود.
وقتی میتوان معنایی را مجازی شمرد که درپرتو یک حقیقتی سنجیده شود و اگر فرض کنیم که هرمعنایی را که درنظر میگیریم،مجازی استو دربرابر آن،هرگز معنای حقیقیای وجود ندارد،در این فرض معنای مجازی از معنای خود تهی میشود و دیگر معنای مجازی ندارد و خود یک معنای حقیقی خواهد بود."