چکیده:
میشوند که اطلاع از آنها میتوان در جهتگیری برنامهسازی داخلی و خارجی رسانهء ملی موثر باشد. *** برنامهء تلویزیونی باشگاه 700 که حاوی اخبار،سرگرمی و تبلیغ مسیحیت است،جایگاه مهمی در زندگی بسیاری از مسیحیان پروتستان انجیلی1آمریکا دارد.این نقش باتوجه به ترس، سردرگمی و جستوجو برای پاسخ به پرسشهایی،معنای بیشتری یافت که در پی حملات یازده سپتامبر به وجود آمدند.برنامهء باشگاه 700 به مجریگری پت رابرتسن،رویدادها و مقولههای پیرامون حملهء[11 سپتامبر]را طوری تفسیر،تنظیم و ارائه کرده که در حمایت از یک جهانبینی خاص پروتستانهای انجیلی باشد.در نهایت،رابرتسن و مهمانانش از این رویدادها به قصد توجیه جایگاه اسلام به منزلهء تهدیدی برای آمریکا و مسیحیت استفاده کردند. در برنامهء روز 13 سپتامبر 2001 باشگاه 700،پت رابرتسن و پدر روحانی خبری فالول1به بحث دربارهء حوادث دو روز قبل نشستند.همین زمان بود که فالول فهرست حالا شهرتگرفتهاش از آمریکاییهای لیبرالی را اعلام کرد که باعث خشم خدا شده و در این تراژدی تقصیرکار بودهاند. نکتهای که بهویژه در حرفهای فالول جلب توجه میکرد،این عبارت او بود که خدا پردهء محافشظت را به خاطر گناههای آمریکا بالا کشیده است.این بسیار شبیه یکی از تعاریف واژهء یونانی اپوکالیپس2بود که معنایش بالا بردن حجاب است(گیبس،2002).اگرچه فالول و رابرتسن آسیب واکنش عمومی را(که شامل دولت جمهوریخواه رییسجمهور جرج دبلیو.بوش هم میشد)کاهش دادند،ولی این رویداد نشانگر زیرمتنهای عمیقی بود که بهویژه به دنبال حملات یازده سپتامبر،پیوسته راه خود را به برنامهء باشگاه 700 باز میکند. با این پسزمینهء ذهنی،من نمونهای از برنامههای در پی حملات را تحلیل میکنم تا کشف کنم این متنها چه چیزهایی ممکن است باشند و چگونه و چرا تنظیم میشوند.بکه بپردازیم.شناخت روح مشترک و کلی این برنامهها که همان ترویج آیین مسیحیت در قالب تبشیرگری و همچنین رواج نوع اسلامهراسی یا دیگرهراسی است،میتواند در تصمیمگیریهای سازمانی و یا برنامهسازی موثر باشد ولی آنچه مقالهء پیشرو را خواندنی میکند آن است که نویسنده یک پژوهشگر آمریکایی است و نه یک نویسنده یا منتقد ایرانی و در نتیجه میتوان با اطمینان بیشتری تحلیلها را به قضاوت نشست.از یاد نبریم شهروندان آمریکایی در نهایت در پی وقایع 11 سپتامبر از تروریسم(حال با هر منشایی)ضربه خوردهاند و این میتواند هر مخاطب یا نویسندهء احساساتیای را که عرق میهنی دارد را به سوی واکنشها یا داوریهایی ضد اسلامی سوق دهد ولی نوشتهء حاضر تلاش دارد براساس مشیای علمی به تحلیل یک برنامه بپردازد بیآنکه به ورطهء هولناک بیعدالتی بلغطد. برنامهء باشگاه 700 گرچه یک برنامهء خاص است که مخاطبی در جامعهء ایرانی ندارد ولی شباهت تام و تمامی به بسیاری دیگر از برنامههای اسلامستیز مسیحی دارد و تحلیل آن به منزلهء تحلیل برنامههای دیگری است که نه از جایگاه باشگاه 700(به لحاظ بیننده)برخوردارند و نه مانند آن روح ایدئولوژیک بر آنها سایه افکنده است.بههرحال این نوشتار علاوه بر اطلاعات باارزشی که از فضای برنامههای مسیحی به ما میدهد(و به کار پژوهشهای آتی میآیند)در پی تحلیل محتوا یافتههایی عرضه میکند که نشاندهندهء باورهایی است که در برنامههای
خلاصه ماشینی:
"در اینجا رابرتسن نهفقط این تهدید را برای بینندگان باشگاه 007 شخصی میکند،بلکه از مسألهای رونمایی میکند که به نظرش مانعی عمده در جدال میان اسلام و مسیحیت است؛این- که لبنان زمانی کشوری مسیحی بوده که به مسلمانها واگذار شده است.
جایی دیگر هم این تعمیم اسلام افراطی به همهء مسلمانان را میبینیم و آن زمانی بود که رابرتسن اعلام کرد پس از حملات یازده سپتامبر،اسامه بن لادن از حمایت گستردهای برخوردار شده است: بن لادن که یک آدمکش بزرگ است،در دنیای اسلام بدل به یک قهرمان شده است، آنها در خیابانها جشن میگیرند،فریاد میزنند خدا خوب است،الله خوب است و چیزهایی از این قبیل و فکر میکنند که باید آمریکا را نابود کنند(02 سپتامبر،بحث/ تفسیر کلی).
عملگرایان به ایمان اسلامی آشکارا به مثابه دیگری عرضه میشوند-بهخصوص از وقتی این پایه گذاشته شد که آنها همان خدایی را نمیپرستند که مسیحیها و یهودیها پرستش میکنند-و اسلام در تقابل مستقیم با مسیحیت،سنتهای یهودی-مسیحی،آمریکا و آرمانهایش و تمدن غربی نشان داده و به مثابه تهدیدی آشکار علیه اینها معرفی شده است.
در واقع،با توجه به ادعاهای آشکار متعارض اسلام در برابر جهانبینی دوقطبی مسیحیان پروتستان انجیلی و باتوجه به پاگیری و تثبیت اسلام(به واسطهء مهاجرت و تغییر کیش)بهعنوان یک نیروی قومی، فرهنگی و سیاسی در ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی-و همچنین چالشی که تصور میشود اسلام در برابر سلطهء یهودی/مسیحیها بر این کشور و غرب پدید میآورد-اسلام را تنها میتوان به منزلهء تهدید دید که هستهء اعتقادات مسیحیان پروتستان انجیلی را نشانه گرفته است و در نتیجه به همین شکل نیز باید[در برنامههای تلویزیونیای مانند باشگاه 007]ترسیم شود."