خلاصه ماشینی:
"» کلانتری:همان طور که مردم شناسان نباید منکر وجوه مردمنگارانه در فیلمهای ایرانی شوند،منتقدان سینما هم نباید دربند تفسیر و تحلیل هنری و زیباییشناسی صرف از فیلمهای مردم شناسانه باشند و به وجوه مردم شناسانه آنها بیاعتنا بمانند (به تصویر صفحه مراجعه شود) همچنین وی نقطه تمایز فیلمهای روش را از دیگر مستندسازان تلفیق روایت هنری با انسان شناسی مستدل و علمی در آثار او دانست و تأکید کرد روش تماشاگران را بر تجربه ابعاد جدید عرصههای اجتماعی- فرهنگی فرامیخواند.
وی پس از اشاره مختصری به فرانتس بوآس،مارگریت مید و گریگوری بیتسون به عنوان سه انسانشناس پیشرو در تهیه فیلم مردم نگارانه،به ژان روش پرداخت و گفت:«ژان روش،مردم شناس و سینماگر فرانسوی که آموزش یافته مکتب انسانشناسی مارسل گریول،مردمشناس فرانسوی و هنر آموخته دانش نظری و تجربی در کار مستندسازی و تهیه فیلم مردمنگاری بود،نخستین پژوهشگر آگاهی به شمار میآید که با دانش و دیدگاه علمی مردمشناسی و هنر سینماگری شیوه نوینی در ساخت فیلمهای مستند مردمنگاری در تاریخ انسانشناسی و سینمای مستند بنیان نهاد.
اسکویی با اشاره به تضادها و محدودیتها در ساخت این نوع فیلمها بیشترین عامل صدمه و آسیب سینمای مستند ما را در سالهای اخیر از سمت تحقیق و پژوهش و نوشتار و روایت دانست و افزود:«آیا نمیتوان با ورود به عرصه علمی انسانشناسی فرهنگی و تعامل با انسانشناسان فرهیخته و آشنایی با روش شناختی آنان در تحلیل و توصیف دقیق رفتار انسان و ربط دادن آن به هنجارهای فرهنگی و اجتماعی،به درک و شناخت ویژه و جدیدی رسید؟بدون شک تلاش برای تفکر سینمایی در مورد مردمنگاری یا تفکر مردمنگارانه در مورد فیلم میتواند مستند سازان،انسانشناسان و کارشناسان سینمای مستند را به درک و شناخت بهتر و متفاوتی از هر یک از این دو رشته برساند."