خلاصه ماشینی:
"اما این دلیل کافی است تا پس از اتمام (به تصویر صفحه مراجعه شود) تحصیل هنر و معماری به دانشکدهخاورشناسی برود و زبان فارسی فراگیرد؟و یا اینکه بعد از وقوع جنگ جهانی اول و تغییر حکومت روسیه تزاری،کسوت قزاقی خود را ترک کند و در ایران بماند و معماری پیشه کند؟ در کتاب«معماری نیکلای مارکف»و در بخش زندگینامه به حوادثی که به نوعی باعث شد مارکف به ایران بیاید و ماندگار شود اشاره شده و از ماندگاری او در دوران رضاخانی سخنی به میان نیامده است.
» این نگرش مارکف که استحکام در بنای آموزشی به محصلین و معلمین احساس امنیت و آرامش میدهد راه حل مناسب مارکف است در برابر دوران پر تلاطم ایران آن زمان که توسعه صنعتی بدون پشتوانه فرهنگسازی باعث شده بوده جامعه ایران با ذهنی مغشوش و دلی نگران وارد قرن بیستم بشود و حجم بناهای ساخته شده توسط مارکف همچون دروازههای ملل در تخت جمشید به ایرانیان این قوت قلب را میداد که به پشتوانه قدرت پایدار و مستحکم فرهنگ ایرانی، این شتاب بالاخره متعادل و آرام میشود و ایرانی جدای از مدرن شدن نیاز دارد هویت باستانی خود را بازشناسایی کند.
قدرت نگاه معمارانه مارکف وقتی دو چندان میشود که نه تنها کاربری یناها،بلکه شرایط بحرانی ایران بین سالهای 3131 تا 4231(تغییر شاه و جنگ جهانی دوم)چندان در روش شخصی او تأثیری نداشته و شرایط محیطی،ترکیب متقارن و موزون عملکرد بنا با دیدگاه کاربرانش و مهمتر از همه تعادل بین عناصر ظاهری عاریت گرفته شده از گذشته با ترکیبهای متناسب فضایی مدرن و محتوای معماری باستانی ایران همگی به طور متداوم و پیوسته در بناهای ساخته شده مارکف به چشم میخورد."