چکیده:
شاهعباس اول پس از کوچاندن ارمنیان به اصفهان دستور داد برای آنان کلیساهایی بسازند تا به زندگی شهری در اصفهان پایبند شوند. این کلیساها، که در ابتدا با کمک معماران ایرانی شکل گرفت، رنگوبویی ایرانی داشت و حاوی برخی از مؤلفههای زبان طراحی مسجد بود. بیشتر محققانی که دربارة کلیساهای جلفای نو اصفهان نوشتهاند بر این لحن ایرانی در معماری کلیساهای اصفهان تکیه کردهاند. در این مقاله، با استناد به تحقیقات میدانی که به روش تحلیل ساختاری و با شیوهای یکسان بر روی زبان طراحی شهری مساجد و کلیساهای اصفهان انجام شده است، کوشیدهایم نشان دهیم که کلیسا و مسجد به منزلة دو واژگان سازنده زبان طراحی شهری، در عین شباهتهایی در لحن و شکل، از نظر مفهوم فضایی و بیان، برحسب ویژگیهای مرتبط با نقششان، تفاوتهای بنیادی دارند
خلاصه ماشینی:
"در مساجد،این شیوهء ترکیب همواره غلبه داشته است؛اما ترکیب شکلی فضای اصلی در کلیساهای ارامنه،همان گونه که قبلا ذکر شد،در موطن اصلیشان اغلب به صورت صلیب یونانی بوده،که در اینجا به اشکال سادهای منطبق با زبان معماری اصفهان تبدیل شده است.
این حیاط به سبب نوع خاص معماری مکتب اصفهان،که درونگرایی را بر عناصر سازندهاش تحمیل میکند،پدیدار شده و در کنار خود مجموعهء عناصری مثل محل سکونت راهبان را جای داده است که کارکردهایی مکمل کلیسا،اما قابل انفکاک از آن دارد.
کلیساها چون با ساختار اصلی شهر رابطهای ندارند،با مجموعهء کاروانسرا و بازارچه نیز کلیت یکپارچهای نمیسازند؛به عبارتی،با عناصر عمومی شهری پیرامون خود ادغام نمیشوند،اما در مساجد،برحسب موقعیت و نقش آنها در شهر،خصوصیات متفاوتی دیده میشود:مساجد اصلی و در مقیاس شهری و فراشهری، که در ساختار اصلی،به ویژه در مرکز ثقل شهر،قرار (به تصویر صفحه مراجعه شود) ت 2.
مسجد جامع عتیق، اصفهان،پلان طرز انتظام فضاهای بسته و باز و شیوهء ارتباط با پیرامون گرفتهاند و عملکرد محلهای دارند و یا در بدنهء بازار و در ربط با راستههای پیرامون خود کار میکنند؛مساجدی که در مرکز محلات و در کنار ساختار اصلی شهر،که از دروازهها تا مرکز شهر امتداد یافته،قرار گرفتهاند و بخشی از بازارچههای محلی را میسازند(این بازارچهها، با حجرهها و حمام و کاروانسرایشان،غالبا وقف مسجد است و عواید آنها صرف امور مسجد میشود)؛و بالاخره مساجد کوچکی که در درون محلات قرار میگیرند و محل نماز گزاردن ساکنان یک کوچه و معبرند."