ناقد: فرمانفرماییان، ابوالبشر؛
زمستان 1369 - شماره 33 (16 صفحه - از 135 تا 150)
"بدین معنی که نتیجهگیری شیخ احمد احسائی از مقدمه تابش نور این است که انوار الهی بر پیغمبر اسلام تابید تا او درک علم کند و همان انوار بر اهل بیت پیغمبر و سایر امامان تابید و آنها نیز از این حیث در میان پیغمبرانند،و چون از انوار الهی مستفیض هستند صاحب و قادر به مشخصاتی الهی میشوند و این موقعیت را حتی به مقام رکن چهارم یا شیعه کامل تسری میدهد،در نتیجه،فورا موضوع عقاید علاة شیعه طرح میشود که ملاصدرا از آن بری و نسبت به آن انکار دارد. پرفسور کربن کتاب بزرگی درباره احوالات و افکار ملاصدرا نوشته و قسمتی از یک فصل کامل را به عقاید شیخ احمد احسائی اختصاص داده است،اما جز وسیله یک جمله ذکری از باب نمیکند و اظهار میکند که باب تصور میکرد که نور الهی که به پیغمبر و امامان تابیده بلکه به او هم تابیده باشد و از نوشتههای سید کاظم رشتی اساسا بحث نمیشود13. بنابراین،ارتباط نظرات سید علی محمد باب با ملاصدرا غیر ممکن خواهد بود16 لازم است یادآور شود که موضوعات طرف توجه غلاة شیعه که،اولا،حاکی از مقام الوهیت برای ائمه است و،ثانیا،تجدید دوران در طول تاریخ الهی و خلقت را تأیید میکنند و،ثالثا،بین اجزاء کلام و اسماء الهی بطور کلی با عوامل خارج،و بین حروف یا تعداد آنها در کلام با خلقت عالم و بشر قائل به ارتباط است،همه سابقه ممتد و طولانی دارد."
- دریافت فایل ارجاع :
(پژوهیار,
,
,
)