خلاصه ماشینی:
"فروید نیز به نبوهء خود از سه ضربهء مدرنیته که به آگاهی انسان مدرن شکل داده است،سخن میگوید که عبارتاند از:ضربهء کیهانی،که در آن انسان مرکزیت خود را از دست میدهد و دیگر مرکز جهان نیست،ضربهء زیستشناختی،که سبب شد انسان کشف کند که از عالم خدایان هبوط نکرده بلکه از پشت میمونهای آدم نماست،و ضربهء روان شناختی که به انسان نشان داد که خرد(logos)وی-که این همه به آن مینازید-جزیرهای شناور بر اقیانوس نیروهای ناخودآگاه است.
-اما آیا این علمگرایی ایدئولوژیک است که انسان را به سوی نوعی غیر عقلانیگرایی عرفانی-منطقی میراند؟ -این واقعیتی ادراک شدنی است زیرا ما در جامعهای زندگی میکنیم که همه قلمروهای آن را ارزشهای همگن و هم سطح ساز احاطه کردهاند،جامعهای که در آن،زیر فشار تقلیل دهندهء ارزشهایی که انسانها را-با ریشه کن کردن برجستگیهای دیگر وجود-به ابتداییترین سطح خود فرو کوفته است،مسطح و هم سطح شدهایم.
بازگشت مذهب -و بازگشت مذهب به نظر شما نوعی پدیدهء گذراست یا گرایشی است که هنوز تا مدتهای مدید ادامه خواهد داشت؟ -به نظر من،بازگشت مذهب پدیدهء مهمی است زیرا در جوامع غربی که به کلی غیر مذهبی شدهاند و تمامی فضاهای مراقبه در آنها رفته رفته تخلیه شدهاند،نیازی اصیل و واقعی به مذهب وجود دارد.
آیا گمان میکنید که حیثیت تازهای که الگوی دولت غربی در زمینهء حق و دموکراسی دراروپای شرقی و در امریکای لاتین یافته است،برای جوامع عرب- مسلمان امروزی نیز معتبر خواهد بود؟ -من همواره،در سخن گفتن از دموکراسی،میل دارم یک چیز را بگویم:که دموکراسی دیگر یک امر زینتی نیست،بلکه یک نیاز است."