چکیده:
نگارنده با بررسی تطبیقی میان دو داستان ادبی در متون غربی با متون فارسی شباهت میان این داستانهای ادبی و قدمت آنها را در
متون فارسی به نمایش میگذارد. نمایشنامه Everyman و داستان ربی آیزیک دو متن ادبی غربی است که بسیار مورد توجه قرار گرفته
بطوریکه تاکنون بارها به شیوههای مختلف در نمایشنامهها و مکتوبات ارایه گردیده است.Everyman در قرون 15 یا 16 نوشته شده و گذشته از شباهت آن به متن هلندی که آن هم در پایان قرن پانزده نوشته شده است، نسخه
اولیه آن هنوز بدست نیامده و مشخص نیست که در چه سال و یا از کجا تهیه گردیده است. نگارنده پس از بررسی این داستان با داستانی از
مثنوی معنوی با همین مضمون به شباهت خارقالعاده این دو اشاره کرده، قدمت متن مثنوی را یادآور میشود. در متن دیگر داستان ربی
آیزیک از میر چا الیاده با دو روایت از متن فارسی یکی در عجایب نامه و دیگری در مثنوی مورد بررسی تطبیقی قرار میگیرد و شباهت
آنها بر قدمت متون فارسی صحه میگذارد.
خلاصه ماشینی:
"نمایش نامه را نمایندگی میکند همان رفتار را تکرار میکند: مال ناید با تو بیرون از قصور یار آید، لیک آید تا به گور چون تو را روز اجل آید به پیش یار گوید از زبان حال خویش: تا بدین جا بیش همره نیستم بر سر گورت زمانی بیستم و مولانا همان نتیجهگیری "انسان" را در روی کردن و بازگشت به سوی عمل نیک خود از شنونده و خوانندهاش میخواهد: فعل تو وافی است، زو کن ملتحد که درآید با تو در قعر لحد پس پیمبر گفت: بهر این طریق با وفاتر از عمل نبود رفیق گر بود نیکو، ابد یارت شود ور بود بد، در لحد مارت شود اما در اینجا پرسشی هست: این عمل، وین کسب، در راه سداد کی توان کرد ای پدر بیاوستاد؟ دونترین کسبی که در عالم رود هیچ بیارشاد استادی بود؟ و این استاد ارشادگر که میتواند باشد؟ مولانا پاسخ میدهد: اولش علم است، آن گاهی عمل تا دهد بر، بعد مهلت یا اجل این پاسخ، با کارکرد دو شخصیت "علم" و "کردار نیک" در نمایشنامه انگلیسی مطابق و نزدیک است و نکتهای است که در بارلعام و یهوشافات به آن اشارهای نیست و حتی اگر این کتاب الهامبخش نمایشنامه Everyman باشد نقشی که شخصیت "علم" در آنجا پیشاپیش توان یافتن "کردار نیک" دارد آن را وامدار منبع دیگری میسازد که به صورت روشن در حوزه زبانی محاط بر مولانا از نفوذ برخوردار بوده است."