چکیده:
بسیاری مثنوی را میشناسند و از آن بسیار، گروهی اندکشمار دیباچههای منثور دفاتر ششگانه آن را مورد نقد و بررسی قرار
دادهاند. عمده اهتمام شارحان مثنوی نیز به کلام منظوم مولانا معطوف بوده است. یکی از معدود مولویپژوهان روزگاران دور که
تکنگاریی یکسره درباره دیباچههای منثور مثنوی پرداخته، حاج محمدحسین حسینی قزوینی از ادیبان و شاعران و صفویان نامدار
روزگار قاجاریان است. در این پژوهش متن شرح او بر این دیباچهها به همراه مقدمهای در نقد حال وی و توضیحاتی درباره این شرح
پیش روی خوانندگان نهاده میشود.
خلاصه ماشینی:
"دیده حس که عادت به دیدن محسوسات نموده اگر آرزوی بینائی نماید دو چندان آنچه دیده یا ده چندان یا هزار چندان یا به حدی که در حساب اندیشه درآید آرزوی بینش کند، و اگر بینش انوار عالم غیب و تجلیات اوراق کتاب لاریب اندک باشد، از خواهش و آرزوی او بیشتر است؛ تا چه رسد به اسراری که به واسطه این دفتر کیمیااثر خجستهثمر فرخندهسیر بر دیده عارف دیدهور جلوه کند و از نهانخانه عالم غیب رو به منصه ظهور و شهود گذارد و علوم لدنی از قلم قدرت واجبالوجود بر سینه بیکینه عاشق بیبود معبود نگارد و همت بر نجات عارف خلوتگزین و سالک گوشهنشین از قید خلوت و جلوت گمارد و از غرقاب فنا و بحر پرخطر هوس و هوای نفس عقل ربا به ساحل نجاتش آرد و چون از ظلمات تعلقاتش رهاند از چشمه حیوان بقای ابدی و ثبات سرمدی آب حیاتش چشاند و در عرش دیمومیه بر تخت قیومیتش نشاند و درآمد و شد و مراوده با دوستان خدا و بندگان ایزد ـ سبحانه و تعالی شانه العلی (7) الأعلی ـ کوتاهی نکند تا گذارشان را بر سر گنجهای حکمتهای نامتناهی فکند و علم عظمت و اجلالشان بر بام کاخ میکده قدس کروبیین و خمخانه انس روحانیین زند پس از آنکه پر و بال طایر اندیشه و خیالشان را از یمن فیوضات قادر متعال و عنایات خالق لمیزل و لایزال درهم شکند و در 48 و دیوار محکم اساس وهم و قیاسشان را از برکت تجلیات گوناگون که از جذبات روزافزون و غلبات از حد اندیشه بیرون پیدا شود درهم شکند و طرح یگانگی و الفت میان او و مجردات عالم ملکوت و شاهدان صوامع جبروت و دوشیزگان حظایر (8) ______________________________ 1."