چکیده:
زنده یاد استاد مجتبی مینوی در تحقیقات شاهنامهشناسی معاصر از متقدمان است که مهمترین و شناخته شدهترین فعالیت علمی
ایشان در این حوزه، سرپرستی بنیاد شاهنامه و اجرای طرح نخستین تصحیح منقح شاهنامه در ایران بوده است. نظریات مستقیم و مستقل
استاد مینوی درباره تصحیح و متنشناسی شاهنامه ـ که روش کار پژوهشگران بنیاد شاهنامه به طور کلی براساس آنها استوار بوده ـ آن
گونه که از مجموع آثار شاهنامه شناختی استاد (کتاب، مقالات، سخنرانیها و مصاحبهها) استنباط میشود، در پنج بخش: 1. نکتههای
کلی و عمومی 2. نظریات (تئوریهای) مربوط به تصحیح شاهنامه 3. درباره ابیات الحاقی و منسوب 4. تصحیح دو بیت شاهنامه 5.
درباره نسخ و چاپهای شاهنامه؛ قابل تقسیمبندی است.در این مقاله ضمن طبقهبندی و توضیح دیدگاههای استاد مینوی ذیل هر یک از موضوعات یاد شده، به نقد و بررسی مواردی از
ضبطهای مهمترین کارتصحیحی ایشان (در زمینه حماسه ملی ایران) و بنیاد شاهنامه یعنی داستان سیاوش پرداخته شده است که با گذشت چند سال از چاپ
آن، نخستین نقد این متن به شمار میرود.
خلاصه ماشینی:
"مراد از اصطلاح اخیر (متنشناسی) کوششها و نوشتههای مرتبط با جهات گوناگون نسخهشناسی و تصحیح متن حماسه ملی ایران است که در زندگانی علمی استاد مینوی از همان آغاز یکی از دغدغهها و زمینههای مورد توجه بوده به طوری که ظاهرا نخستین کار ایشان در این حوزه اهتمام در مقابله جلد اول شاهنامه چاپ فوللرس با چاپهای دیگر در حدود سال (1313 ه .
استاد در کتاب فردوسی و شعر او که تاریخ مقدمه آن تیرماه (1346) است، با تصریح بر این که در میان دستنویسهای شاهنامه «نسخ خطی قدیم و معتبری هم نداریم که آنها را بتوانیم ملاک یک چاپ صحیح و معتبر شاهنامه فردوسی قرار دهیم»3 پیشنهاد کردهاند که عکس نسخههای مهم شاهنامه گردآوری شود و عدهای از محققان بر اساس آنها به تصحیح این اثر بپردازند که خود این طرح نیز باز گواه دیگری برای اهمیت مقوله متنپژوهی در برنامهها و مشغلههای علمی ایشان است.
این بیت چون تنها در نسخه بریتانیا نیست پس از بیت (731) چاپ بنیاد (ص 43) حذف شده است در حالی که استاد مینوی در تفصیل نسخه بدلها نوشتهاند که بیت در همه دستنویسهای مورد استفاده ایشان وجود دارد (î؛ ص 287) و در 14 نسخه اساس کار دکتر خالقی مطلق هم ـ البته با اختلافهایی در ضبط ـ آمده است ( î؛2/249/ زیرنویس 43) بنداری نیز ترجمه آن را به دست داده است «الفا او اکثر من اصحابی قد ضربت رقابهم» (ج 1، ص 164) از این روی الحاقی شمردن بیت روا نیست چنان که مصححان چاپ مسکو هم باز برخلاف نسخه اساس خویش، آن را قاطعانه ـ و نه حتی با قلاب تردید ـ در متن نگه داشتهاند (î؛ 3/49/730) یکی تخت بودی چو تابنده ماه نشسته برو پور کاووس شاه 19."