چکیده:
در قرن حاضر، نفت به یکی از مهمترین کالاهای دنیای مدرن، تبدیل شده است. «کالایی که برای راهبرد ملی حیاتی بوده و تعیین کننده سیاست بین المللی به شمار می آید». همزمان با ظهور صنعت مدرن نفت در کشورهای در حال توسعه، که در آنها مالکیت صنایع تقریبا و عموما به دولت تعلق دارد، شرکتهای نفتی بین المللی با سرمایه و تخصص لازم، کنترل اکتشاف و بهره برداری منابع نفتی را به دست گرفته اند. اگرچه تقریبا همه کشورهای تولید کننده نفت، دارای شرکتهای نفتی با مالکیت دولت می باشند، اما این وضعیت (کنترل بیگانگان) اساسا تغییر نکرده است. این وضعیت مستلزم آن است که شرکت نفت بین المللی و دولت به برخی توافقات در خصوص گسترش منابع نفتی دست یابند. اکتشاف و بهره برداری منابع نفتی، شرکت نفت بین المللی را در وضعیت تجاری کاملا پیچیده ای در مقابل کشور خارجی قرار می دهد. این ترتیب، دولت مالک منابع را با شرکتهایی که فناوری، سرمایه و تجهیزات لازم را برای گسترش و توسعه در اختیار دارند، در بخشی که نوسان سرمایه، مخاطرات (ریسک) و سود بسیار محتمل است، به هم پیوند می دهد. پرسشهایی همچون نحوه «مشارکت» و شیوه اختصاص سود در روند ترتیبات فی مابین کشور خارجی و شرکت نفت بین المللی، اساسی به شمار می آیند؛ چرا که توافقات نفتی، از آنجا که نیازمند هزینه مقدار زیادی سرمایه و سرمایه گذاری بلند مدت در پروژه هایی شامل اکتشاف، ارزیابی و توسعه می باشند که باید از سود حاصله تأمین شود، باعث گردیده که این سرمایه گذاریها، شرکت نفت بین المللی را برای مدتی طولانی، در معرض مخاطرات جدی قرار دهد. در عین حال، به دلیل آنکه قیمت نفت غیرقابل پیش بینی می باشد، کشور طرف قرارداد ممکن است بعد از انعقاد، آن را به دلیل سود سرشار نامطلوب بداند، به خصوص اگر عملیات و فعالیت شرکت نفت بین المللی ثابت کند که بسیار سودآور است
خلاصه ماشینی:
6 شروط ثبات تنها به نوع خاصی از مخاطرات که ممکن است قرارداد را تحت تأثیر قرار See: Kinna, supra note 16, at 95-99; See also: Jurgen Voss, The Protection and Promotion of Foreign Direct Investment in Developing Countries: Interests, Interdependencies, Intricacies, 31 International & Comparative Law Quarterly, 686-88 (1982).
7 نگرانی عمده این است که کشور خارجی موضوع شرکت را ملی اعلام نموده See: Curtis, supra note 7, at 346; See also: Eli Lauterpacht, Issues of Compensation and Nationality in the Taking of Energy Investments, 8 Journal of Energy & National Resources Law, 241, 243-44 (1990).
پرونده شرکت با مسئولیت محدود لنا گلدفیلدز و اتحاد جماهیر شوروی 6 در 12 اکتبر 1930، یک شرکت تقریبا ورشکسته انگلیسی اقدام به شروع به داوری علیه یک دولت متخاصم و بزرگ خارجی نمود که قبلا بهعنوان شرط ارجاع اختلاف به داوری در قرارداد امتیاز کتبی منعقده میان طرفین بر آن توافق شده بود.
1 بهدلیل این تعارض، در سال 1955، دیوان داوری میان پادشاهی عربستان سعودی و شرکت نفت عربیـ امریکایی در ژنو بر اساس ارجاع به داوری موردی، 2 اظهار داشت که شرط ثبات در قرارداد امتیاز شرکت عربیـ امریکایی وجود داشته است.
1 دو مورد از پیچیدهترین مسائل مرتبط با قراردادهای منعقده میان طرفهای خصوصی و دولت خارجی توسط این پروندهها بوجود آمد؛ یکی اینکه تا چه حد طرفین قادرند تا قانون حاکم بر قرارداد را انتخاب نمایند و دوم اینکه آیا ملیکردن میتواند بهطور غیرقانونی و از طریق تنظیم چنین توافقهایی انجام گیرد؟ 2 دولت پادشاهی لیبی قراردادهای امتیاز نفتی را با شرط داوری که شبیه پروندههای بین سالهای 1955 تا 1968 بود، اعطا کرد.